چکیده :آنهایی که الان در زندان هستند درست است که از جهت جسمی در یک ناراحتی هایی قرار دارند اما چون به دنبال حق هستند و در این امر استقامت می کنند ، باطنا خوشحال هستند و اگر متوجه این مطلب باشند و بر خدای خود توکل نمایند، در همان زندان هم، درونشان مثل بهشت است... بر خلاف افراد ظالم و ستمگری که از راه مستقیم بیرون رفتند و مردم را مورد ظم و تجاوز قرار دادند که درونشان واقعا جهنم است و آسایش روحی ندارند....
آیتالله سید علیمحمد دستغیب، مرجع تقلید مقیم شیراز، با تاکید بر اینکه ظالمان و ستمگران به مردم، آسایش روحی ندارند و درونشان جهنم است، وضعیت زندانیان پایدار و حقطلب را دقیقا معکوس دانست و خاطرنشان کرد: آنهایی که الان در زندان هستند درست است که از جهت جسمی در یک ناراحتی هایی قرار دارند اما چون به دنبال حق هستند و در این امر استقامت می کنند ، باطنا خوشحال هستند و اگر متوجه این مطلب باشند و بر خدای خود توکل نمایند، در همان زندان هم، درونشان مثل بهشت است.
سایت حدیث سرو که اخبار مربوط به این مرجع تقلید منتقد حاکمیت را منعکس میکند، متن کامل سخنان ایشان را در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه شیراز به مناسبت تولد امیرالمومنین علی (ع) منتشر کرد که در این دیدار، آیتالله دستغیب هشدار داده است ادامه وضع فعلی نتیجهی خوبی ندارد، حتی اگر چند صباحی به حکومت آقایان اضافه کند. ایشان همچنین با تقدیر از علمایی که در حمایت از سحابیها و هدی صابر نامه نوشتهاند و نیز یادآوری خاطرهای از مهندس بازرگان، یادآور شده که حرف حق از بین نمیرود و بیتاثیر نخواهد بود.
بر اساس این گزارش، در ابتدای این دیدار که مصادف با سالگرد وقایع اتقاق افتاده در بیست و پنج خرداد هشتادو هشت بود، دو نفر از اساتید به ارائه دیدگاههای خود پیرامون فضای جاری کشور پرداختند. یکی از این اساتید با اشاره به اینکه تطابقی بین گفتار و کردار مسئولین وجود ندارد گفت : امروز مصادف شده است با وقایع تلخ بیست و پنج خرداد هشتادو هشت؛ که شاهد اتفاقات ناگواری بودیم که با سرکوب شدید مردم از جانب حاکمیت روبرو شد، و کسانی که خود نهی می کردند از اردوکشی خیابانی و منکوب می کردند این گونه اقدامات را، نهم دی عده ای را به خیابانها کشاندند و عملا نشان دادند که تطابقی میان گفتار و کردارشان نیست.
ایشان در ادامه با اشاره به اینکه باید یک آرامش خاطری برای مردم نسبت به حضور فعال در عرصه های سیاسی به خصوص انتخابات ایجاد شود گفت: مطلوب ما استخراج رای مردم از صندوقهاست آنهم با نظارتی که بی طرفی اش برای همه ثابت شود که از برادر عزیز سید محمد خاتمی می خواهیم که بگونه ای عاقلانه در تبیین این خواسته کمال کوشش را بنماید.
وی با اشاره به این که اخیرا نامه ای را دریافت کرده است از شخصی به نام ح. ز. قسمت هایی از این نامه را برای جمع حاضر قرائت کرد که این شخص خطاب به علما و مراجع این گونه نوشته است: این همه ظلم وستم بر مردم وارد شده است، این همه انسان بی گناه به حبس رفته اند و خانواده هایشان در حسرت یک ملاقات می سوزند و می سازند، شکنجه و قتل در زندان حد اقل در ماجرای زندان کهریزک بر علمای اعلام ثابت شده است، جنازه مسلمان را حرمت نگاه نمی دارند و با دختری مومنه در زیر تابوت پدر پرخاش می کنند و ستم روا می دارند تا منجر به مرگش می شود. این همه دروغ و تهمت را از مسئولین نظام می شنوید وشاهد هستید چگونه با آبروی اسلام بازی می کنند؛ این همه را می بینید و می شنوید و دم نمی زنید ولی آنگاه که یکی از هم لباسیهای شما مورد ضرب و شتم قرار می گیرد – که البته این کار بسیار نکوهیده و غیر انسانی است – فریادتان از مساجد و حوزه های علمیه بلند است که اسلام در خطر است. چرا خون برخی بنظر شما رنگین تر از دیگران است؟! ندا مظلوم نبود؟! سهراب مظلوم نبود؟! چگونه می خواهید باور کنم عدالتتان را!
یکی دیگر از این اساتید هم ضمن تبریک به مناسبت تولد حضرت امام علی (ع) و تشکر از حضرت آیت الله دستغیب و مراجع تقلیدی که همواره پشتیبان حق و حقیقت بوده اند، گفت : الحمد لله که حضرتعالی همواره پیشتیبان مردم بودید و پرچمدار عدالت و راستی و تاسف ما این است که چرا بقیه حضرات هم این گونه نیستند و با مردم همراهی نمی کنند. امیدواریم که انشاء الله خدایتعالی به برکت این شب عزیز این بی آبرویی ها را از اسلام و نظام بردارد و شاهد عدالت هر چه بیشتر در جامعه باشیم.
در ادامه این دیدار، آیتالله دستغیب به ایراد سخن پرداخت که متن کامل سخنان ایشان در ادامه میآید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. برای شادی روح حضرت امام خمینی (ره)، شهید آیت الله دستغیب، علمای ربانی حضرت آیت الله العظمی نجابت(ره)، و شهدای والا مقام و اموات جمع، همچنین شادی روح مرحوم سحابی و دختر ایشان هاله سحابی و هدی صابر و تمام کسانیکه در این دو سال به شهادت رسیده اند و یا فوت کرده اند فاتحه ای بخوانید.
تبریک عرض می کنم تولد مولی الموحدین امیر المومنین (ع) را خدمت اساتید محترم دانشگاه شیراز. تمام مسلمانان اعم از شیعه و سنی اتفاق دارند که مثل چنین شبی یعنی سیزدهم رجب، حضرت فاطمه بنت اسد را درد زایمان عارض شد و مولود کعبه متولد شد.
قهرا چنین شخصی که از بدو تولد مورد توجه خدایتعالی بوده باید دارای صفات و اسمای حسنای الهی باشد؛ که هدف از خلقت انسان همین متخلّق شدن به صفات الهی و جانشینی حضرت ربّ العالمین است که اگر این امر حاصل شود،انسان بهره کافی و وافی از زندگی می برد و خدایتعالی هم او را مشمول نعمت های ظاهری و باطنی خود در این دنیا و عالم برزخ و قیامت قرار می دهد همان وعده ای که خود در قرآن به آن اشاره کرده: و من اراد الاخرة وسعی لها سعیها و هو مومن فاولئک کان سعیهم مشکور : یعنی کسی که آخرت را بخواهد و تلاش کند در حالی که مومن باشد پس از کوشش آنها به نحو شایسته ای تقدیر می شود. (سوره اسرا – آیه نوزدهم).
افراد ظالم و ستمگر درونشان جهنم است و آسایش روحی ندارند
و در مقابل کسانی که نمی خواهند رحمت و رضوان خدایتعالی را و در راه جباریّت و ستم و ظلم به خود و دیگران قدم برمی دارند آنان هم به سزای کردار ناشایست خود می رسند و نتیجه عمل خود را خواهند دید. شخصی که به دنبال حق و حقیقت باشد و در این مسیر گام بردارد اینطور نیست که ذلیل باشد بلکه بر عکس شادی و فرحی در درون خویش احساس می کند و انسی با خدایتعالی دارد که با هیچ نعمت مادی قابل مقایسه نیست. آنهایی که الان در زندان هستند درست است که از جهت جسمی در یک ناراحتی هایی قرار دارند اما چون به دنبال حق هستند و در این امر استقامت می کنند ، باطنا خوشحال هستند و اگر متوجه این مطلب باشند و بر خدای خود توکل نمایند، در همان زندان هم، درونشان مثل بهشت است. در همین قضایای حمله به مسجد قبا که طلاب بی گناه را به اتهام دفاع از خود در برابر حمله لباس شخصی ها، چند هفته ای به زندان انداختند شنیده شد که بعضی از دوستان در این مدت، چند ختم قرآن کرده اند و الحمد لله انس بیشتری با حضرت حق پیدا کردند؛ بر خلاف افراد ظالم و ستمگری که از راه مستقیم بیرون رفتند و مردم را مورد ظلم و تجاوز قرار دادند که درونشان واقعا جهنم است و آسایش روحی ندارند.
حتما شنیده اید که حاکمان ظالم وستمگر برای اینکه کمی تسلّی خاطر پیدا کنند و از آن ناراحتی های روحی ولو چند لحظه ای خلاصی یابند؛ اقدام به برپایی مجالس لهو و لعب می کردند. آنان به یک حرف حقّ برآشفته می شدند و می خواستند زمین و زمان را به هم بدوزند. سلام و صلوات خدا به حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام). وقتی هارون الرشید ضمن احضار حضرت می خواهد فدک را به ایشان تحویل دهد حضرت فرمود : تو قادر به انجام این کار نیستی و و قتی حضرت حدود فدک را برابر با مرزهای ممالک اسلامی دانستند، این ملعون چهره اش مدام تغییر می کرد که در نهایت هم حضرت را به زندان انداخت و ایشان را به شهادت رساند.
خوب چرا برخورد ظالمین وستمکاران اینطور بود؟ علت برخورد آنان بدین خاطر بود که حاضر نبودند حرف حقّ را قبول کنند و مدام دم از مَن و فرمان مَن می زنند. خوب بنده خدا یک حرف حقی زده شده حال نمی خواهی قبول کنی بسیار خوب دیگر چرا کینه به دل می گیری و درصدد تلافی و انتقام هستی؟!
تا مردم نمی خواستند، ائمه اطهار حکومت را به دست نمی گرفتند
ائمه اطهار(علیهم السلام) می دانستند که در قلوب مردم جای دارند و تا جامعه آماده نمی شد و مردم نمی خواستند حکومت را به دست نمی گرفتند. خود مولا علی (ع) در مدت این بیست و پنج سال علت اینکه فرمود مانند کسی بودم که استخوان در گلو دارد و خار در چشم، به خاطر نرسیدن به حکومت نبود بلکه ناراحتی حضرت بدین خاطر بود که خلفای جور کاری میکردند و روشی را در پیش می گرفتند که باعث جدایی مردم از خدایتعالی می شد و حضرت در مدت پنج سال خلافت که به جرات می توان گفت سختیهایی که دیدند قابل مقایسه با آن بیست و پنج سال نیست، از این انحرافات می ترسیدند و در این راه تلاش می کردند و وقت می گذاشتند.
حرف حق نباید برای حاکم سنگین باشد
مولا علی(ع)، کسی است که پیامبر (ص) ایشان را به عنوان برادر و خلیفه و کسی که تمام صفات حسنای پروردگار را دارد و مرد عدالت و عبادت و جود و سخا و … معرفی می کند مع ذلک ببینید حضرت به مردم در این خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه چگونه سفارش می کند. ایشان در این خطبه که در صحرای صفّین ایراد شد، با اشاره به روابط متقابل رهبر و مردم می فرماید: با من مثل آدمهای جبّار حرف نزنید ( شاهنشاها و فلانا و چنانا نگویید) چیزهایی که بعضی از این جبارها و شاه ها خوششان نمی آید را از من پنهان نکنید ( می گویند به حضرت آقا بعضی مسائل را نگویید که ناراحت می شود) با من به سازشکاری راه نروید و فکر نکنید این حرف حقی را که می گویید سنگین است بر من زیرا کسى که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خوددارى نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى دانم( حضرت خطا نمی کند اما صحبت در این است که خدایتعالی باید ایشان را حفظ کند)، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید. پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او پروردگارى نیست. او مالک ما، و ما را بر نفس خود اختیارى نیست.
متاسفانه در شرایط فعلی آقایان وضعی را دنبال می کنند که نتیجه خوبی ندارد، شاید چند صباحی دیگر به حکومتشان اضافه گردد اما این وضع زود گذر است، عده ای گمان می کردند که همیشه حکومت می کنند و پا بر جا هستند اما اجل مهلتشان نداد و به آرزوی خود نرسیدند.
نامه ای که این استاد بزرگوار نقل کرد تنها متوجه علما و مراجع عظام نیست بلکه شامل شما اساتید هم می شود، خوب بالاخره عده ای هم دنبال شما هستند و وضع شما را دنبال می کنند و هرشخص عالمی که به نحوی توجه به حق دارد خواه حوزوی باشد یا دانشگاهی نسبت به این مسائل مسئول و مورد خطاب است. الحمد لله در جای جای مملکت و حتی خارج از آن کسانی وجود دارند که به دنبال حق هستند و از آن دفاع می کنند. چندی پیش نامه ای را مطالعه کردم از حدود پنجاه الی شصت نفر از فضلا و علماء نجف و قم در حمایت از مرحوم آقای سحابی و دخترشان و همچنین هدی صابر، نوشته اند؛ با وجود اینکه ممکن است مورد فشار و اذیّت و آزار قرار گیرند اما مع ذلک بر حسب وظیفه و معلوم خود عمل کردند که این جای بس قدردانی دارد.
حرف حق از بین نمی رود
در پایان عرائضم باید خدمت شما برادران عزیز عرض کنم که : حرف حق از بین نمی رود و بالاخره بی تاثیر نیست و یک دفعه می بینید که عده ای با یک سخن حق آماده می شوند و حرکت می کنند. شخصی نقل می کرد موقعی که مهندس بازرگان در زندان شاه بود، به او گفته بودند: امثال تو مگر در این کشور چند نفر هستند؛ کنایه از اینکه شما عده قلیلی هستید. ایشان در جواب گفته بود: این حق گویی من خود بالاخره اثر دارد و شاه و امثال او می فهمند که آدمهای خوبی هستند که با آنان موافق نیستند. به تعبیری یک تلنگری به آنها زده شود و یک لرزش هر چند کوچک داشته باشند.
No comments:
Post a Comment