Friday, December 30, 2011

نامه شانزدهم نوریزاد: از معترضان خودمان در هراسیم ولی به معترضان انگلیسی و امریکایی افرین می گوییم

نمی دانم تا چه حد با من موافقید که این داستان بهارعربی یا عنوانی که ما برایش پدید آورده ایم و از آن به ” بیداری اسلامی” یاد می کنیم، بیش از آن که به اسلام و اسلامخواهیِ مردمِ مصر و لیبی و تونس و بحرین و یمن مربوط باشد، اتفاقا به سرنوشتِ خود ما مربوط است. دراین میان اما تفکیک قیام مردم سوریه از دیگر خیزش ها، وانتساب آن به استکبارآمریکا وهم پیمان صهیونیستی اش، وجانبداری آشکارما از بشار اسد، فرشِ فکریِ ما را دربرابرچشم جهانیان می گستراند، ونام ما را درکنار نام کسانی که پایه های بقای خود را با دست های خونین خود رنگ می زنند ثبت و ضبط می کند.

Thursday, December 29, 2011

چگونه بسیجیان گیلانی زودتر از سایر شهرها به 9دی لبیک گفتند و 8دی امدن خیابان!

به عنوان یک شهروند رشتی اعتراف میکنم بسیجیان رشت خبر نداشتند که 9دی قرار همه بیان بیرون بخاطر همین تعدادی از کارمندان بانک و بیمه و اداره های دولتی بخاطر این که از کار جیم بزنن برن خونه اومدن تو خیابون راهپیمایی به دعوت شورای تبلیغات اسلامی گیلان حالا وقتی ما جنبش سبزی های رشت اخبار می بینیم که نوشتن گیلانیا یک روز زود تر چشم فتنه کور کردن از خنده روده بر میشیم چون واقعیتش این بود که هیچ مسئولی از گیلان خبر نداشت فردا قرار همه شهر ها بیان بیرون،البته اینم بگم9 دی هم مجبور شدن راهپیمایی کنن در ضمن من از تمام بسیجیان شهر های دیگه معذرت می خوام قل میدم به بسیجیان گیلانی بگم هوشیار تر باشن و با شما هماهنگ کنن که اینطوری نشه یکی زودتر بیاد خیابون یکی دیرتر:)

چگونه بسیجیان گیلانی زودتر از سایر شهرها به 9دی لبیک گفتن و 8دی امدن خیابان!

به عنوان یک شهروند رشتی اعتراف میکنم بسیجیان رشت خبر نداشتند که 9دی قرار همه بیان بیرون بخاطر همین تعدادی از کارمندان بانک و بیمه و اداره های دولتی بخاطر این که از کار جیم بزنن برن خونه اومدن تو خیابون راهپیمایی به دعوت شورای تبلیغات اسلامی گیلان
حالا وقتی ما جنبش سبزی های رشت اخبار می بینیم که نوشتن گیلانیا یک روز زود تر چشم فتنه کور کردن از خنده روده بر میشیم چون واقعیتش این بود که هیچ مسئولی از گیلان خبر نداشت فردا قرار همه شهر ها بیان بیرون،البته اینم بگم9 دی هم مجبور شدن راهپیمایی کنن

Monday, December 26, 2011

مملکته داریم

جای اینکه بنویسن 5دی ماه سالگرد زلزله بم به مردم تسلیت می گیم
 ب
زیرنویس تلویزیون مینویسه: آیا مادانید، امروز 5 دی ماه، سومین روز از نام نویسی کاندیداهای نمایندگی مجلس بود؟

در برنامه 90 این هفته اتفاق افتاد/یاوری: بازیکن میرفت با گرل فرندش تخلیه میکرد میومد تو تمرین میگفت ماساژم بدین مملکته داریم!

در برنامه 90 این هفته اتفاق افتاد/یاوری: بازیکن میرفت با گرل فرندش تخلیه میکرد میومد تو تمرین میگفت ماساژم بدین مملکته داریم!

Sunday, December 11, 2011

Friday, November 25, 2011

شباهت گوز با اخوند

شباهت «گوز» و ملا

پر سرو صدا و بی خاصیتند
هنگام خروجشان معمولا نیم خیز میشویم
باعث سرگرمی عوام و عامل سرافکندگی عقلا هستند
خاستگاه انقلابی دارند
همواره در جهت وزش باد حرکت میکنند
طرف مقابل را مجبور به سکوت میکنند
با شکم و زیر شکم در ارتباطند
هنگام ورودشان احساس سنگینی و هنگام خروجشان احساس سبکی میکنیم
اگر بیش از اندازه نیرو بگیرند، به همه جا گند میزنند
نوع ساکت آن بدبوتراست
با صدای آرام آغاز میکنند، ولی‌ با صدای بلند جمله را تمام میکنند
صوتشان از فیلتر پشمی عبور میکند
همیشه حرفهای تکراری میزنند. و صد‌ها سال است که حرف تازه‌ ای برای گفتن ندارند
هرچقدر هم به آنها بخندی، از رو نمیروند، باز هم میایند
هر دو بنوعی با عامل فشار در ارتباط هستند
منشأ هردو باد معده است
در همه ی ملیت‌ها و زبان‌ها وجه مشترک دارند
صدایی سوزناک دارند و گاهی‌ اشک انسان را در میاورند
ظاهری فریبنده، ولی‌ باطنی متعفن دارند
هردو از دادن مالیات معاف هستند

شباهت گوز با اخوند

شباهت «گوز» و ملا

پر سرو صدا و بی خاصیتند
هنگام خروجشان معمولا نیم خیز میشویم
باعث سرگرمی عوام و عامل سرافکندگی عقلا هستند
خاستگاه انقلابی دارند
همواره در جهت وزش باد حرکت میکنند
طرف مقابل را مجبور به سکوت میکنند
با شکم و زیر شکم در ارتباطند
هنگام ورودشان احساس سنگینی و هنگام خروجشان احساس سبکی میکنیم
اگر بیش از اندازه نیرو بگیرند، به همه جا گند میزنند
نوع ساکت آن بدبوتراست
با صدای آرام آغاز میکنند، ولی‌ با صدای بلند جمله را تمام میکنند
صوتشان از فیلتر پشمی عبور میکند
همیشه حرفهای تکراری میزنند. و صد‌ها سال است که حرف تازه‌ ای برای گفتن ندارند
هرچقدر هم به آنها بخندی، از رو نمیروند، باز هم میایند
هر دو بنوعی با عامل فشار در ارتباط هستند
منشأ هردو باد معده است
در همه ی ملیت‌ها و زبان‌ها وجه مشترک دارند
صدایی سوزناک دارند و گاهی‌ اشک انسان را در میاورند
ظاهری فریبنده، ولی‌ باطنی متعفن دارند
هردو از دادن مالیات معاف هستند

Sunday, November 13, 2011

سید محمد خاتمی:مردم در انتخابات غیر آزاد شرکت نمی‌کنند

سید محمد خاتمی با ابراز نگرانی از توطئه های خارجی و خطراتی که کشور را تهدید می کند، برگزاری انتخابات آزاد را بهترین راه تأمین امنیت کشور و گذر به آینده بهتر دانست. وی با تصریح به اینکه “اگر روزی و روزگاری خارجی بخواهد بیاید و دخالتی انجام ‏بدهد اصلاح طلب و غیر اصلاح طلب با آن مقابله خواهند کرد”، انتخابات را فرصت ‏مناسبی دانست تا “جلوی بسیاری از این توطئه ها گرفته شود و فضای آزاد و مناسب ‏با حضور همه جریان ها می تواند بسیاری از خطرات را رفع کند.‏”
خاتمی بار دیگر خواستار آن شد که “زندانیان آزاد شوند، ‏حصرها برداشته شود، فضا باز شود این مردم ما اینقدر بزرگوار و خوبند این ‏جوانان ما که اینقدر رنج دیده اند اگر این فضا باز شود و به آینده امیدوار باشند ‏دارای گذشت اند، در این صورت مملکت تضمین و تامین می شود.‏” وی همچنین هشدار داد که “البته زمان به سرعت می گذرد و ممکن است فرصت ها از دست برود.‏”
رئیس جمهوری سابق ایران که در جمع جوانان اصلاح طلب آذربایجان سخن می گفت با اشاره به قدمت یکصد و پنجاه ساله اصلاح طلبی در ایران آن را یک جریان اجتماعی و نه یک تز و پروژه خواند و تصریح کرد: “رهبر اصلاحات جان رشد یافته ملت و همه کسانی ‏هستند که این خواست های تاریخی را درک کرده و پیگیری می کنند، بخصوص ‏جوانان عزیز و رشید.‏ در جریانات اخیر منطقه هم رهبر برجسته نمی بینید، اتفاقا جوانان جلودار هستند ‏و جمع می شوند و برای خود حرف می زنند و صحبت می کنند و تصمیم می گیرند.‏ بنده یک فرد کوچک از جریان اصلاحات هستم شما و دیگران هستید که باید کار ‏کنید و به جلو برویم، بخصوص جوانان عزیز.‏ چه کسانی در انقلاب نقش داشتند و در دفاع مقدس ما فداکاری کردند ودر عرصه ‏بودند هر وقت مسئله و مشکلی بوده این جوانان ما بوده اند که در صحنه بودند.‏ در خرداد ۷۶ جوانان به صحنه آمدند و آن کار بزرگ را کردند و ملت هم بدنبال آنها ‏آمدند.‏ ۹۹ درصد شهدای ما جوانان هستند.‏ در همین جریانات اخیر کسانی که بیشتر حضور داشتند و بیشتر هم مشکل پیدا ‏کردند جوانان هستند.‏”
خاتمی با تاکید بر اینکه “انتخابات ملک طلق هیچکس نیست، حق یکایک افراد ایران است و اگر ‏انتخابات آزاد و سالم و رقابتی برگزار شود همه با کمال میل در آن شرکت می کنند” در عین حال خاطرنشان کرد: «نمی شود انتخابات به سبکی باشد که یک سلیقه می پسندد و همه محدود باشند و ‏همه مجبور باشند شرکت کنند بزرگان و افراد مؤثر هم اگر بگویند شرکت کنند مردم ‏شرکت نخواهند کرد.»
متن کامل سخنان سید محمد خاتمی در این نشست به نقل از وب‌سایت رسمی خاتمی در ادامه می‌آید:

از دیدار با شما خیلی خوشحالم.در این صبح سرد پاییزی با حضور خود به ما گرما ‏بخشیدید.خیلی خوب، روشن و مستدل صحبت کردید. برای بعضی پرسش هایتان ‏در صحبت های خودتان به نحوی پاسخ هم وجود داشت. خیلی خوشحالم که در ‏جمع شما هستم.‏
دو عید سعید قربان و غدیر را تبریک عرض می کنم.‏
یکی از آنها را پشت سر گذاشتیم و دیگری پیش روی ماست عید سعید قربان عید ‏توحید و نفی شیطان و شیطانیت و عید اخلاق و عدالت و مساوات و عید فداکردن ‏خود و هواهای نفسانی خود برای اهداف والای الهی و انسانی عید ارتقاء و رشد و ‏بر آمدن انسان از محدوده خاک و امکانات مادی و درک و دریافت حقیقت های ‏متعالی هستی است و عید سعید غدیر عید ولایت عید عدالت و حق وآزادی.‏
همین جا عرض ارادت می کنم به مردم شریف آذربایجان و بخصوص تبریز قهرمان ‏که از ویژگی های ممتاز این مردم ارادت به حضرت امیرالمؤمنین و اهل بیت است و ‏نیز نقشی که آذربایجان در استقرار هویت ملی و نیز حرکت از استبداد به مردم ‏سالاری و همچنین انقلاب اسلامی داشته است و نیز از یاد نبریم که بسیاری از ‏برجستگان عرصه علم و سیاست و حتی ادب پارسی آذربایجانی بوده اند و طبیعی ‏است که توقعات این مردم از دولت و حکومت و نیز برای توسعه و پیشرفت بیشتر ‏باشد و باید همه به آن وقع بگذاریم.‏
باری ما امیرالمومنین علیه السلام را مظهر عدالت می دانیم البته ایشان مظهر ‏توحید؛ اخلاق و انسان دوستی هم هست، ولی بروز و ظهور عدالت در شخصیت ‏علی علیه السلام بیشتر است، بخصوص عدالت به معنی عام و وسیع کلمه. چون ‏امیرالمؤمنین کسی بود که به هر حال حکومت ظاهری را هم به دست گرفت امروز ‏ما وقتی صحبت می کنیم که آیا اسلام در عرصه حیات اجتماعی می تواند حضور ‏یا نقش داشته باشد و در مقابلش سکولاریسم مطرح می شود که می گوید دین باید ‏از عرصه و سپهر اجتماعی بیرون برود. این مساله باید حل شود که چگونه باید به ‏دین نگاه کرد تا بتواند در عرصه حیات اجتماعی حضور داشته باشد. حضور، ‏معنایش این است که مورد پذیرش و قبول مردم و دلبستگی مردم باشد والا ظواهر ‏را می شود به هر قیمتی برای مدت کوتاهی برای جامعه تامین کرد با زور با مسائل ‏مختلف با امتیاز دادن و یا سلب امتیاز از مردم ظاهر را ممکن است برای مدتی ‏حفظ کرد ولی این حضور دین در عرصه و سپهر اجتماعی نیست. سکولاریسم هم ‏مخالف با جنبه های فردی دین نیست، منتهی وقتی ما از دین به عنوان عاملی که ‏می تواند و باید در عرصه اجتماعی حضور داشته باشد سخن می گوییم مراد این ‏است که مبنای روابط اجتماعی باشد و به عنوان منبعی و مرجعی پذیرفته شود که ‏ساز و کار حیات اجتماعی را تعیین می کند.‏
و در این جا است که راه و روش امام علی علیه السلام و پیش از ایشان پیامبر اکرم ‏صلی الله علیه و سلم گره گشا است.‏
بارها عرض کرده ام که نکته مهم در کلام و مواضع و عمل حضرت علی(ع) این است ‏که عدل را چگونه می دانست؟در ظاهر قضیه آنچه ملموس است جنبه مادی است ‏یعنی تا می گوییم عدالت شاید ذهن ها توجه کند به آن جهات مادی که در اختیار ‏انسان قرار می گیرد آیا عادلانه است یا تبعیض آمیز؟!‏
این مساله درست است ولی به نظر من در دوره اخیر و بخصوص در کشورهای ‏جهان سوم مثل کشور ما تحت تاثیر گرایش های مارکسیستی و سوسیالیتی خیلی ‏مساله عدالت اقتصادی پررنگ شده و متاسفانه بعضی جاها خیلی سطحی و نه ‏بنیادی حتی با شعار یا در عمل به بهانه عدالت اقتصادی از پیشرفت و تقویت ‏زیربناهای اقتصادی که آن باید مثل سرچشمه ای که آب از آن بیرون می آید ‏امکانات بیرون بیاید تا بتوان توزیع کرد غفلت می شود.‏
بلکه عدالت صدقه ای مورد توجه قرار می گیرد. مثلاً این که نفت به فروش برسد و ‏به جای اینکه به سرمایه روی زمینی و تجدید پذیر تبدیل شود، به صورت یک بار ‏مصرف و نیز برای تأمین بودجه عمومی دولت هزینه شود و به صورت یک بار ‏مصرف توزیع شود و اینکه در دولت ما و آقای هاشمی مورد توجه بود و واقعا هم ‏تلاش شد آن بود که اتکاء به بودجه نفت کمتر شود و نفت فقط در مسیر توسعه ‏جامعه و رفع خلل و فرج اساسی جامعه به کار گرفته شود. گرچه باید پذیرفت که به ‏علت نابسامانی ریشه دار اقتصاد کشور این کار به طور کامل و مطلوب میسر نبود.‏
این که صحبت می شد اتکاء بودجه عمومی به نفت کم بشود این یک کار عادلانه ‏بزرگی هم بود و درست خلاف اقتصاد صدقه ای که گاهی مورد توجه قرار می گیرد. ‏به هر حال جهت گیری، جهت گیری درستی بود و از جمله اصول سیاست های کلی ‏نظام هم همین است.‏
به هر حال انحصار عدالت در اقتصاد و رو بنایی نگاه کردن به مساله به بهانه تأمین ‏معیشت مردم مصداق این ضرب المثل است که برای درست کردن ابرو چشم را کور ‏کردن! این جور شعار عدالت دادن و همان عدالت اقتصادی را ناقص مطرح کردن ‏خود مشکل بزرگی است.‏
علی علیه السلام در عین حال که اهتمام جدی به اقتصاد عادلانه دارد و با افتخار ‏می گوید در حکومتش همه انسانها سرپناه دارند و حداقل های زندگی آبرومندانه ‏خودشان که داشتن نان گندم و یک زندگی قابل قبولی است دارند این کار کار مهمی ‏بوده است، ولی امتیاز امام علی علیه السلام این است که عدالت را در اقتصاد ‏خلاصه نمی کند.‏
وقتی امام خمینی می گفتند ما جمهوری اسلامی می خواهیم می گفتند جمهوری ‏به همین معنا که در همه دنیا هست بعد هم وقتی می پرسند که مراد از اسلامی ‏بودن چیست می گفتند محتوایش اسلامی باشد می پرسیدند نمونه ای دارید؟ می ‏گفتند حکومت علی (ع).باید ببینیم علی (ع) چگونه به مساله نگاه می کرد؟
امیرالمونین اولین کسی است که می فرماید انسانها و مردم تحت حکومت صاحب ‏حقند و اگر عدالت دادن حق هر ذیحقی به اوست حقی که در عرصه حکومت و ‏حقی که مردم بر حاکمان دارند اگر ادا شود عدالت است.‏
شما امروز می بینید مساله حق و تکلیف بیشتر مطرح شده است اینکه انسان ‏صاحب حق است و انسان از آن جهت که انسان است صاحب حق است نه تنها حق ‏دارد زندگی آبرومند داشته باشد از امکانات و مجال برای پیشبرد دانش و اندیشه و ‏تفریحش برخوردار باشد اینها حقوق ابتدایی است نه تنها حق دارد از زبان و ‏خصوصیات فرهنگی اش بتواند درست استفاده کند بلکه حق تعیین سرنوشت خود ‏را هم دارد که مساله خیلی مهمی است.‏
اینجاست که مساله جمهوریت و دموکراسی به طور خاص مطرح می شود در ‏دنیای امروز هیچ نظامی لااقل به لحاظ تئوری جز مردم سالاری پذیرفته نمی ‏شود.‏
خواستی که مردم و بخصوص جوانان ما از یکصد و پنجاه سال گذشته داشتند و ‏امروز داریم می بینیم که چگونه فوران می کند در منطقه ما در تونس؛ در مصر ،یمن ‏،سوریه، و لیبی و بحرین و … البته این ملت ها باید توجه داشته باشند که ‏حرکتشان انحراف پیدا نکند یعنی خواستشان مورد توجه باشد.‏
مردم ما در مشروطیت همین را می خواستند، ولی کودتای رضاخانی آن را به تعویق ‏انداخت یا بعد از شهریور ۲۰ باز همین مسیر ادامه یافت که با کودتای ۲۸ مرداد ‏سرکوب شد. در انقلاب اسلامی هم مردم همین را می خواستند. چرا امام فقط ‏جمهوری اسلامی را مطرح کردند نه خلافت و امارت اسلامی!؟ این خواست مردم و ‏اقتضای زمان بود که مورد توجه قرار گرفت و نیز نشان دهنده ظرفیت اسلام برای ‏تأمین خواست های واقعی مردم در عصرهای مختلف است.‏
مردم منطقه هم همان جوانانی که انقلاب کردند و آمدند در صحنه و در صحنه هم ‏هستند و دستشان را می فشاریم باید هم متوجه باشند آن خواست تداوم پیدا کند و ‏به جلو برود.‏
علی (ع) در مقام حاکم و والی برای اولین بار می گوید هم والی بر مردم حق دارد و ‏هم مردم بر والی. امیرالمومنین اعتقاد دارد ما هم معتقدیم که شایستگی او برای ‏ولایت از طرف خدا تعیین شده و این رای مردم نیست که به او شایستگی می دهد ‏ولی امیرالمونین می گوید اگر رای و رضایت مردم نباشد با اینکه شایستگی آن را ‏دارم حکومت را قبول نمی کنم حکومت باید مبتنی بر رای مردم باشد و بعد می ‏گوید شما حق دارید انتقاد کنید سؤال کنید.شما مثل کسانی که با جباران صحبت ‏می کنند با من صحبت نکنید و در ابراز خواست و نظر خود دچار لکنت زبان نشوید.‏
معلوم است که وقتی تو حق داری یعنی آن طرف در مقابل تو مسئولیت دارد و ‏امروز دنیا هم به این نتیجه رسیده که حق حاکمیت بر سرنوشت یک اصل مهم ‏است. شیوه ای هم که دنیا پسندیده و به آن رسیده مردم سالاری است.بدیل مردم ‏سالاری را خودکامگی و دیکتاتوری می دانم.اگر مردم سالار ی عیب هایی ممکن ‏است داشته باشد که که دارد و خودغربی ها هم گفته اند ولی بدیل آن وحشتناک ‏است.‏
این که درباره اصلاحات و رهبری آن گفتید باید بگویم که اصلاحات یک تز و یک ‏پروژه نیست بلکه یک پروسه اجتماعی است یک جریان اجتماعی است یکصد و ‏پنجاه سال است در این مملکت اصلاحات وجود دارد حاصل اصلاحات ما ‏مشروطیت بوده و شکست اصلاحات ما دیکتاتوری رضاخانی.حاصل اصلاحات ‏جامعه ما حکومت ملی و نهضت ملی مقاومت بوده و شکستش کودتای ۲۸ ‏مرداد.حاصل اصلاحات ما انقلاب بزرگ اسلامی با آن عظمتش اصلاحات در متن ‏جامعه وجود داشته و دارد. رهبر اصلاحات جان رشد یافته ملت و همه کسانی ‏هستند که این خواست های تاریخی را درک کرده و پیگیری می کنند، بخصوص ‏جوانان عزیز و ورشید.‏
در جریانات اخیر منطقه هم رهبر برجسته نمی بینید، اتفاقا جوانان جلودار هستند ‏و جمع می شوند و برای خود حرف می زنند و صحبت می کنند و تصمیم می گیرند.‏
بنده یک فرد کوچک از جریان اصلاحات هستم شما و دیگران هستید که باید کار ‏کنید و به جلو برویم، بخصوص جوانان عزیز.‏
چه کسانی در انقلاب نقش داشتند و در دفاع مقدس ما فداکاری کردند ودر عرصه ‏بودند هر وقت مسئله و مشکلی بوده این جوانان ما بوده اند که در صحنه بودند.‏
در خرداد ۷۶ جوانان به صحنه آمدند و آن کار بزرگ را کردند و ملت هم بدنبال آنها ‏آمدند.‏
‏۹۹ درصد شهدای ما جوانان هستند.‏
در همین جریانات اخیر کسانی که بیشتر حضور داشتند و بیشتر هم مشکل پیدا ‏کردند جوانان هستند.‏
امروز جوان ما چه می خواهد؟ این مساله مهم است. ما عدالت را می خواهیم ‏منتهی عدالتی که مهمترین وجه آن تامین حق و حرمت انسان در جامعه است.البته ‏که عدالت اقتصادی هم می خواهیم اما محصور کردن عدالت در اقتصاد و محصور ‏کردن اقتصاد در امر رو بنایی و سطحی واین طور جریانات این انحراف از عدالت ‏است.‏
عدالت همه جانبه باید باشد؛ حق حاکمیت بر سرنوشت بخش مهم آن است.‏
امروز وجه عمده خواست و مطالبه جوان کشور ما این است که آزادی ؛استقلال و ‏پیشرفت و دموکراسی و مردم سالاری و عدالت اقتصادی به معنی تقویت زیر بنیه ‏های علمی و اقتصادی جامعه و البته توزیع عادلانه ثروت در کشور مستقر و پایدار ‏شود.‏
اگر آزادی ها به معنی درست کلمه باشد ما در جامعه فساد را کمتر خواهیم دید؛ ‏امکانات کشور هدر نمی رود، فساد پدید نمی آید و اگر آمد کم هزینه تر و قاطع تر ‏رفع می شود.‏
اگر آزادی باشد جلوی انحراف گرفته می شود اگر آزادی باشد کسانیکه قدرت دارند ‏مجبور می شوند در چارچوب قانون حرکت کنند و مطابق قانون عمل کنند. حتی ‏عدالت اقتصادی هم در سایه آزادی های واقعی که از جمله آزادی بخش خصوصی ‏است محقق می شود شما نمی توانید پیشرفت در جامعه داشته باشید اما بخش ‏خصوصی شما و تولید و سرمایه گذاری صادرات و واردات شما در دنیا مشکل باشد.‏
ما می گوییم عدالت را وسیع معنا کنید و مهمترین وجه عدالت حاکمیت انسان بر ‏سرنوشت و استقرار نظامی است که مبتنی بر خواست و رضایت مردم باشد حاکمان ‏در برابر مردم پاسخگو باشند این خواست مورد توجه شماست و خواست تاریخی ‏است.‏
شما می دانید دین وجوه و شؤون گوناگون دارد. یکی اعتقادات است و نیز بندگی ‏خدا و ارتباط ویژه با خالق، از جمله مناسک و عبادات که بسیار مهم است و دیگری ‏اخلاق که مبنای شخصیت و رفتار فرد متدین است و پیامبر برای تکمیل مکارم ‏اخلاق مبعوث شده اند و دیگری معاملات و سیاسات. سکولاریسم نسبت به دو وجه ‏اول بی تفاوت است، حتی در بعضی وجوه آن به آنها احترام هم می گذارد و در ‏بخش سوم است که دخالت دین را روا نمی داند.‏
اگر دین به طور عام و اسلام به طور خاص بتواند خواست های تاریخی و اجتماعی ‏جوامع را که عدالت و آزادی و پیشرفت و عزت و حرمت است این را تامین کند چرا ‏بی خود جامعه به سمت سکولاریسم برود؟
اگر دین مقابل با آزادی انسانها درعرصه و سپهر اجتماعی و رویارو با حق حاکمیت ‏انسانها باشد اگر دین مقابل با حقوق بشر و حقوقی که انسانها باید داشته باشند ‏قرار گیرد نتیجه طبیعی آن سکولاریسم است.‏
اینکه ما افتخار داریم جمهوری اسلامی مطرح شده است اولا جمهوری مطرح ‏شدنش مسئله مهم است ثانیا اسلامی مطرح شدن یقینا به این معنی است که ‏اسلام سازگار با جمهوریت و دموکراسی است.‏
به صراحت بگویم امروز دو قرائت از اسلام وجود دارد اسلامی که برای انسان حقوق ‏انسان حرمت انسان رای انسان و رضایت انسان در حکومت هیچگونه ارزشی قائل ‏نیست و اسلامی که می گوید من به آزادی و حرمت انسان باور دارم اسلام معنی اش ‏این نیست که جریان و گرایش خاصی بیاید و به هر قیمتی که هست سلیقه های ‏خودش را برجامعه تحمیل کند حتی وقتی می گوییم جمهوری اسلامی یعنی ‏حکومت اسلامی هم که باید ارزش های الهی داشته باشد باید متکی به رای و ‏رضایت مردم باشد.‏
اختلاف بنیادی اصلاح طلبانی که دلبسته به انقلاب و جمهوری اسلامی هستند با ‏دیگران در همین نحوه دیدگاه است.‏
چرا ما اینقدر روی انتخابات تکیه می کنیم؟چرا انتخابات را مهم می دانیم چون ‏انتخابات اصل جمهوریت نظام و مردم سالاری نظام است.‏
بحث پارلمانی یا ریاستی که مطرح می شود اصل این است که آیا مردم سالاری ‏هست یا نه؟اگر باشد شکل آن مشکل ندارد ولی اگر نباشد هر کدام ممکن است ‏مشکل داشته باشد دغدغه باید این باشد که چقدر رای مردم موثر است؟چقدر مردم ‏میتوانند اظهار نظر کنند؟چقدر اظهار نظر و رأی آنها تاثیر گذار در سرنوشت جامعه ‏است این مساله مهمی است.چقدر نهادهایی که می خواهند حکومت کنند برآمده از ‏آرای جامعه و کل جامعه هست؟ این را باید مورد توجه قرار داد این مساله مساله ‏مهمی است.‏
انتخابات قلب مردم سالاری است و انتخابات یعنی همه مردم با همه سلایق با همه ‏گرایش ها با همه قومیت ها با همه سلیقه ها و گرایش های اعتقادی و سیاسی ‏بتوانند شرکت کنند و رای بدهند.‏
نهادهایی که روی کار می آیند در مقابل مردم مسئول باشند و مسئولیت خودشان ‏را بشناسند این مسئله مورد خواست است.‏
امروز در دنیای اسلام این همه تحول ایجاد شده است هم بخصوص جوانان می ‏گویند ما دیکتاتوری نمی خواهیم؛می گویند حالت فوق العاده نمی خواهیم می ‏گویند مجلسی که در آن احزاب و گروهها نباشند و انتخابات نباشد نمی خواهیم ‏انتخابات آزاد می خواهیم حاکمانی می خواهیم که برآمده ار اراده ملت و مسؤول در ‏برابر آن باشند.‏
برای من تاثر آور است که انقلاب ما که جمهوری اسلامی را مطرح کرد که همه این ‏خواست های تاریخی مردم را باید برآورده کند بعلاوه ارزش های الهی اخلاق؛عدالت ‏و نظایر اینها حالا در درون خودمان با این آرمان ها فاصله می بینیم و در بیرون هم ‏حرکت های جهان اسلام کمتر به وجه اسلامی نظام مورد نظرش اهتمام دارد.‏
در عرصه حیات اجتماعی وقتی می گوییم جمهوری اسلامی باید وجه بارزش اخلاق ‏باشد.می شود جمهوری اسلامی داشت دروغ؛تهمت و هرگونه برخورد ناروایی رایج ‏باشد؟ فسادهای بزرگ وجود داشته باشد بازخواست نباشد لااقل اعتماد به این ‏نباشد که آیا برخورد با این مساله درست می شود یا نه؟
اگر ما رعایت کنیم خواستی که اصلاح طلبان داشتند و دارند واقعا امروز در تمام ‏مناطق اسلامی چرا نبایند بگویند یک نظام اسلامی می خواهیم چرا از کنار این رد ‏می شوند و می گویند فلان الگو را قبول نداریم الگوی جای دیگر را قبول داریم.‏
اگر از انتخابات دفاع می کنیم از همان اسلامی دفاع می کنیم که مردم ما در انقلاب ‏به آن دلبسته بودند ورای دادند و کار را انجام دادند و به همین دلیل انتخابات برای ‏ما مهم است.انتخابات ملک طلق هیچکس نیست حق یکایک افرد ایران است. اگر ‏انتخابات آزاد و سالم و رقابتی برگزار شود همه با کمال میل در آن شرکت می کنند. ‏اصلا وظیفه ماست حق همه ماست و وظیفه ملی و دینی ما شرکت در انتخابات ‏است. کسی که دل بسته به انقلاب و ایران است هیچ گاه با تحریم انتخابات موافق ‏نیست. اما شرکت در انتخابات شرایط خاص خود را دارد. ‏
اگر در همه حوزه ها نامزد های مورد علاقه همگان باشند و تضمینی باشد که اساس ‏تعیین کننده رأی مردم است و فضا باز و آزاد و متناسب با انتخابات سالم و رقابتی ‏باشد همه شرکت می کنند. ‏
و نیز از مقدمات انتخابات مطلوب فضای آزاد و رقابتی است. بسیار باید متأسف ‏بود که شاهد وجود این فضا نیستیم و حتی گاه درست نقطه مقابل آن را می بینیم. ‏گروه ها و تشکل ها و احزاب محدودیت فراوان دارند و حتی اجازه برگزاری یک ‏مجلس به مناسبت عید سعید غدیر هم نمی دهند. اخیراً به جای آزادی زندانیان ‏سخت گیری ها بیشتر شده. خیلی ها به زندان فراخوانده شده اند. احکام سخت ‏تازه صادر می شود و حتی به خاطر یک بیانیه یا یک امضاء با افراد برخورد می ‏شود و خیلی ها مورد بازخواست قرار می گیرند و این فضا باید تغییر کند.‏
من معتقدم هنوز هم راه خوشبختی ملت، تقویت نظام و حاکمیت و البته برآوردن ‏خواست های ملت برگزاری انتخابات آزاد و درست وخوب است.‏
بیایید به آینده نگاه کنیم هر کس در گذشته احساس می کند به او ستمی شده بگوید ‏گذشتم. البته به شرط این که آینده روشن و آزادی برای همه تضمین شود.‏
زندانیان آزاد شوند فضا باز شود البته که همه با رغبت در انتخابات شرکت می کنند ‏انتخابات با شکوه این چنینی بزرگ ترین تضمین کننده امنیت کشور است و امروز ‏خطرات بزرگی ما را تهدید می کند.‏
از سه نقطه جمهوری اسلامی و ملت ایران در معرض فشار است. یکی هسته ای ‏یکی حقوق بشر و دیگری مساله ترور که مطرح می کنند البته کاملا معلوم است ‏یک فشاری و حتی پشت آن یک سناریویی برای فشار بیشتر روی ایران وجود دارد.‏
همین پرونده هسته ای را ببینید، بنده به عنوان کسی که رونق هسته ای در دوره ‏بنده بود از زمان آقای هاشمی بود ولی در زمان بنده فعالیت گسترده تر شد، البته ‏کاملاً قانونی و رهبری هم این را قبول دارند و مساله پیشرفت هایی داشت جز جنبه ‏کمی که طبعا در این چند سال رشد پیدا کرده از نظر کیفی و رسیدن به آن تاپ غنی ‏کردن اورانیوم در زمان بنده به آنجا رسیدیم. ۳٫۵ درصد در زمان ما غنی سازی شد. ‏البته با ده سانتریفوژ. در این مدت هم تلاش های خوبی شده است و واقعا اصلا ‏سیر به سوی بمب هسته ای نبوده و نیست.‏
نظر رهبری هم واقعا این نبوده و نیست که در زمینه نظامی توسعه پیدا کنیم و ‏حتی صریحاً به تحریم سلاح هسته ای نظر دادند.‏
سال ۲۰۰۸ آمریکا گزارش داد که از سال ۲۰۰۳ به این طرف ایران فعالیت نظامی ‏هسته ای ندارد که البته من هم آن روز رییس جمهور نبودم ولی موضع گرفتم که ‏قبل از ۲۰۰۳ هم فعالیت نظامی نبوده، حالا چطور شد در سال ۲۰۱۱ یک دفعه ‏ادعا می کنند فعالیت ها جهت نظامی پیدا کرده است؟
پیداست یک فکر بدی پشت این قضیه است که می گویند فعالیت نظامی داریم می ‏خواهند فشار را روی ایران زیادتر بکنند البته که رفتار و مواضع و گفتار ما ممکن ‏است اثر هم داشته باشد ولی پیداست یک طرح دیگری است برای فشار. بی خود ‏می گویند ولی می گویند.‏
این جریانی که با ادعای ترور ایجاد کردند و آمدند و گفتند الحمدالله افکار عمومی ‏حتی در غرب هم این را باور نکرد ولی اینها دارند ترتیب اثر حقوقی و اجرایی به ان ‏می دهند من واقعا با برداشتی که دارم می گویم این طور نیست و این نقشه ای ‏است علیه ایران. ‏
مساله دیگر هم همیشه ایران متهم بوده به نقض حقوق بشر و متاسفانه در داخل ‏هم کارهایی می کنیم که لااقل این امر توجیه پذیر می شود. ولی امروز نماینده ‏سازمان ملل آمده و گزارش داده به آنجا این خطری است که دارد مملکت را تهدید ‏می کند. حرف هایی که فرماندهان و مسئولان اسرائیل می زنند و بعضی غربی ها ‏هم حرف های تند می زنند. البته به نظرم خیلی از آن ها جنگ روانی و بلوف هست ‏ولی در عین حال دارند افکار عمومی را آماده می کنند که اگر یک روزی خدایی نکرده ‏بخواهند یک کاری بکنند این افکار عمومی آماده باشند.‏
بنده به صراحت بگویم اگر روزی و روزگاری خارجی بخواهد بیاید و دخالتی انجام ‏بدهد اصلاح طلب و غیراصلاح طلب با آن مقابله خواهند کرد.‏
ولی متأسفانه هم در آمریکا و هم در ایران کسانی هستند که بدشان نمی آید قضیه ‏به خشونت گرائیده بشود و مساله حادتر بشود امیدوارم آقای اوباما تحت تاثیر آنها ‏قرار نگیردو از راه و روش آقای بوش درس بگیرد و در ایران هم کسانی که نانشان در ‏بحران و خشونت و تنش است و ممکن است از حاد شدن قضیه بدشان نیاید،عقلای ‏قوم باید جلوی این را بگیرند، ولی آنچه مسلم است فرصت انتخابات فرصت ‏مناسبی است تا جلوی بسیاری از این توطئه ها گرفته شود و فضای آزاد و مناسب ‏با حضور همه جریان ها می تواند بسیاری از خطرات را رفع کند.‏
نمی شود انتخابات به سبکی باشد که یک سلیقه می پسندد و همه محدود باشند و ‏همه مجبور باشند شرکت کنند بزرگان و افراد مؤثر هم اگر بگویند شرکت کنند مردم ‏شرکت نخواهند کرد بنده می گویم بیایید فضا را آماده کنید زندانیان ازاد شوند، ‏حصرها برداشته شود، فضا باز شود این مردم ما اینقدر بزرگوار و خوبند این ‏جوانان ما که اینقدر رنج دیده اند اگر این فضا باز شود و به آینده امیدوار باشند ‏دارای گذشت اند، در این صورت مملکت تضمین و تامین می شود.‏
‏ به هر حال انتخابات خوب و مناسب و آزاد و با حضور همگان و تأمین شرایط ‏لازم برای آن بهترین راه تأمین امنیت کشور و نیز گذر به سوی آینده بهتر و امیدوار ‏کننده تر است. البته زمان به سرعت می گذرد و ممکن است فرصت ها از دست برود.‏

در آغاز این دیدار حاضران ضمن بیان مطالب و پرسش هایی چنین اظهار نظر ‏کردند:‏
‏-‏ جامعه نیاز به وحدت و یگانگی دارد و هر چه اعتماد میان دولت و ملت بیشتر ‏و محکم تر شود امنیت و پیشرفت هم بیشتر خواهد بود.‏
‏-‏ آزادی های اساسی حق ملت است و اگر آزادی خدشه دار شود استقلال، ‏عدالت و اخلاق هم لطمه می بینند، چنانکه دیده است.‏
‏-‏ استقرار مردم سالاری و توسعه لوازمی دارد که در بسیاری از کشورها به آن ‏اهتمام شده است. وجود انجمن ها، تشکل ها، احزاب مستقل و آزاد و ‏اصناف که هم افکار عمومی را نمایندگی و هدایت می کنند و هم مدافع منافع ‏قشرهای مختلف هستند برای پیشرفت جامعه و برخورداری از جامعه امن ‏و آزاد و پیشرو لازم است و متأسفانه از این بابت وضع مناسبی نداریم.‏
‏-‏ لازم است یک جبهه متحد از اصلاح طلبان تشکیل شود و این امر مانع ‏پراکندگی، رکود و یأس خواهد شد.‏
‏-‏ دانشگاههای تبریز بخصوص انجمن اسلامی دانشجویان همواره بر موازین ‏اصلی انقلاب و مشی اصلاح طلبی پای بند بوده اند و از این بابت هزینه ‏زیادی نیز پرداخته اند، از جمله در سال ۱۳۷۸ که به دانشگاه و دانشجویان ‏تبریز جفای مضاعف شد.‏
‏-‏ تنوع قومی و فرهنگی یک واقعیت است و احترام به حقوق و جایگاه اقوام و ‏فرهنگ ها همان گونه که در قانون اساسی آمده است باید رعایت شود، ‏بخصوص در مورد آذربایجان که همواره از ارکان ملیت ایران و پاسدار تشیع ‏بوده است. رعایت شأن تاریخی آذربایجان و تلاش برای به دست آوردن ‏جایگاه اقتصادی و توسعه این خطه و رفع محرومیت آن حتی می تواند پاره ‏ای از مطالبات و ادعاهایی که ممکن است درست هم نباشد را تحت الشعاع ‏قرار دهد و خنثی کند.‏

Sunday, September 4, 2011

هیجده شهریور ازادی تورا صدا میزند/این فرصت طلایی را از دست ندهیم(استقلال/تراکتور

اتحاد100هزارنفری دراستادیوم ازادی از تمام تهرانی ها و اذری ها میخوام این فرصت از دست ندن و کم کم قدمها به سمت جلو بردارن
کسانی هم که نتونستن وارد ورزشگاه بشن در خیابان های اطراف منتظر پایان بازی بمانند و همراه با تماشاگران شعارهای اعتراضی سر بدهن

Saturday, September 3, 2011

حکایت امروز ما

وایسا بنزین سهمیه بندی بشه ،مردم میارن پایین حکومتو، حالا ببین!
وایسا یارانه ها هدفمند بشه، مردم میریزن تو خیابونا!
وایسا کرایه تاکسی و مترو و... گرون بشه، مردم دیگه سرکار نمیرن!
وایسا قبضا بیاد، کسی مگه میتونه جلوی مردمو بگیره!
چند سال بعد:
.
.
.
ما واقعا بدبختیم

من در کشوري زندگي ميکنم که شعار ملت آن مرگ بر آمريکاست! و آرزوي مردمش يک بار ديدن آمريکا...!؟

من در کشوري زندگي ميکنم که شعار ملت آن مرگ بر آمريکاست!
و آرزوي مردمش يک بار ديدن آمريکا...!؟ مملکته داریم

Friday, September 2, 2011

فکر کردن ما خریم … مگه میشه تو تابستون هوا اینقدر غیر منتظره عالی باشه … ?! بازم انتخابات مجلس نزدیکه...!!!

فکر کردن ما خریم … مگه میشه تو تابستون هوا اینقدر غیر منتظره عالی باشه … ?! بازم انتخابات مجلس نزدیکه...!!!

یازده شهریور/بازداشت 20نفر از جوانان رشت به جرم اب بازی/ترس نظام از تفنگ اب پاش

بیش از 20جوان امروز در پارک ملت رشت دسنگیر شدن جو امنیتی بسیار شدیدی در این پارک حاکم بود به طوری که تمام ورودی های این پارک  ماموران و نیروهای بسیجی ایستاده بودن و از جوانها و مردم بازرسی بدنی میکردن جوانهایی رشتی نتوانستن این جنگ اب بازی را به پایان برسانند و اکثر ان ها با دیدن چنین جوی شوکه شدن

مامورین تمام کوله پشتی ها و کیفهای خانوم ها میگشتن

Wednesday, August 31, 2011

کدام شخص با تحمل این همه فشار باز گفت ذره ای از مواضع خود کوتاه نخواهم آمد؟درود برمهدی کروبی

مهدی کروبی در دیدار با خانواده؛ ذره ای از مواضع خود کوتاه نخواهم آمد سحام نیوز: روز گذشته خانواده مهدی کروبی با وی دیدار کردند. به گزارش خبرنگار سحام نیوز، در این دیدار حسین کروبی به همراه همسر و فرزندانش و نیز فاطمه کروبی حضور داشتند. حسین کروبی در خصوص این دیدار به خبرنگار ما گفت: ” نزدیک هفت ماه بود که پدرم را ندیده بودم؛ یعنی از همان روز نخست حصر خانگی. امروز به صورت ناگهانی از موافقت نیروهای امنیتی برای دیدار من و خانواده ام به همراه مادرم برای دیدار با پدر مطلع شدیم. لذا حوالی ظهر امروز به همان ساختمانی که پدر از یک ماه قبل در آن سکونت یافته اند رفتیم.” حسین کروبی در ادامه در خصوص وضعیت روحی و جسمی آقای کروبی افزود: “ایشان هم به لحاظ روحی و هم از نظر جسمی در شرایط مطلوبی به سر می بردند و در تمام طول دیدار با روحیه ای قوی، همچون گذشته در خصوص مسائل صحبت می کردند و همچنان بر مواضع خود بیش از پیش تاکید می کردند. ” فرزند ارشد مهدی کروبی با شایعه خواندن اخبار و اطلاعات منتشره در سایت های حکومتی مبنی بر نوشتن توبه نامه از سوی آقای کروبی؛ به خبرنگار ما گفت: ” در این ملاقات من خبرهای منتشر شده در سایت های حکومتی مبنی بر نوشتن توبه نامه را به ایشان منتقل کردم و ایشان در پاسخ گفتند «من بر مواضع و عقاید فکری خود استوار ایستاده ام و ذره ای از مواضع خود کوتاه نخواهم آمد.» حسین کروبی همچنین با ذکر نقل قول دیگری از آقای کروبی، افزود: ” حکومت و نیروهای اطلاعاتی طی مدت هفت ماه اخیر با روحیات من به خوبی آشنا شده اند و مواضع مرا می دانند و فهمیده اند که من چگونه فکر می کنم، لذا به خود اجازه نمی دهند که مرا راهنمایی و ارشاد کنند، چه برسد به اینکه بخواهند وارد چنین فازهایی در خصوص نوشتن توبه نامه و ندامت نامه با من بشوند.” به گزارش سحام، با توجه به نگرانی در خصوص وضعیت ایشان؛ ماموران امنیتی در این دیدار به خانواده آقای کروبی قول مساعد داده بودند که طی ۱۵ روز آینده آقای کروبی را به مکان مناسبی منتقل نمایند تا ایشان بتوانند از حیاط و هوای آزاد بهره مند شوند. ایشان همچنین از احتمال موافقت مقامات در خصوص حضور خانم فاطمه کروبی در کنار آقای کروبی در آن مکان جدید خبر داده اند. در حال حاضر مایحتاج غذایی و خوراکی ایشان توسط وزارت اطلاعات تهیه می گردد. لازم به توضیح است که در روزهای اخیر سایت های منتسب به جریان حاکم در داخل کشور با انتشار مطالبی کذب، خبر از انتشار توبه نامه آقای کروبی داده بودند. این سایت ها با انتشار دروغین بخش هایی از این “به اصطلاح توبه نامه” سعی در تخریب چهره آقای کروبی به عنوان نمادی از مقاومت و سرسختی در میان مردم نمودند. از طرفی نگرانی ها در خصوص وضعیت نگهداری آقای کروبی همچنان وجود دارد.

کدام شخص با تحمل این همه فشار باز گفت ذره ای از مواضع خود کوتاه نخواهم آمد؟درود برمهدی کروبی

مهدی کروبی در دیدار با خانواده؛ ذره ای از مواضع خود کوتاه نخواهم آمد

سحام نیوز: روز گذشته خانواده مهدی کروبی با وی دیدار کردند. به گزارش خبرنگار سحام نیوز، در این دیدار حسین کروبی به همراه همسر و فرزندانش و نیز فاطمه کروبی حضور داشتند. حسین کروبی در خصوص این دیدار به خبرنگار ما گفت: ” نزدیک هفت ماه بود که پدرم را ندیده بودم؛ یعنی از همان روز نخست حصر خانگی. امروز به صورت ناگهانی از موافقت نیروهای امنیتی برای دیدار من و خانواده ام به همراه مادرم برای دیدار با پدر مطلع شدیم. لذا حوالی ظهر امروز به همان ساختمانی که پدر از یک ماه قبل در آن سکونت یافته اند رفتیم.”
حسین کروبی در ادامه در خصوص وضعیت روحی و جسمی آقای کروبی افزود: “ایشان هم به لحاظ روحی و هم از نظر جسمی در شرایط مطلوبی به سر می بردند و در تمام طول دیدار با روحیه ای قوی، همچون گذشته در خصوص مسائل صحبت می کردند و همچنان بر مواضع خود بیش از پیش تاکید می کردند. ”
فرزند ارشد مهدی کروبی با شایعه خواندن اخبار و اطلاعات منتشره در سایت های حکومتی مبنی بر نوشتن توبه نامه از سوی آقای کروبی؛ به خبرنگار ما گفت: ” در این ملاقات من خبرهای منتشر شده در سایت های حکومتی مبنی بر نوشتن توبه نامه را به ایشان منتقل کردم و ایشان در پاسخ گفتند «من بر مواضع و عقاید فکری خود استوار ایستاده ام و ذره ای از مواضع خود کوتاه نخواهم آمد.»
حسین کروبی همچنین با ذکر نقل قول دیگری از آقای کروبی، افزود: ” حکومت و نیروهای اطلاعاتی طی مدت هفت ماه اخیر با روحیات من به خوبی آشنا شده اند و مواضع مرا می دانند و فهمیده اند که من چگونه فکر می کنم، لذا به خود اجازه نمی دهند که مرا راهنمایی و ارشاد کنند، چه برسد به اینکه بخواهند وارد چنین فازهایی در خصوص نوشتن توبه نامه و ندامت نامه با من بشوند.”
به گزارش سحام، با توجه به نگرانی در خصوص وضعیت ایشان؛ ماموران امنیتی در این دیدار به خانواده آقای کروبی قول مساعد داده بودند که طی ۱۵ روز آینده آقای کروبی را به مکان مناسبی منتقل نمایند تا ایشان بتوانند از حیاط و هوای آزاد بهره مند شوند. ایشان همچنین از احتمال موافقت مقامات در خصوص حضور خانم فاطمه کروبی در کنار آقای کروبی در آن مکان جدید خبر داده اند. در حال حاضر مایحتاج غذایی و خوراکی ایشان توسط وزارت اطلاعات تهیه می گردد.
لازم به توضیح است که در روزهای اخیر سایت های منتسب به جریان حاکم در داخل کشور با انتشار مطالبی کذب، خبر از انتشار توبه نامه آقای کروبی داده بودند. این سایت ها با انتشار دروغین بخش هایی از این “به اصطلاح توبه نامه” سعی در تخریب چهره آقای کروبی به عنوان نمادی از مقاومت و سرسختی در میان مردم نمودند. از طرفی نگرانی ها در خصوص وضعیت نگهداری آقای کروبی همچنان وجود دارد.

Saturday, August 27, 2011

بعد تهران.شیراز.اصفهان.گیلان.مشهد/نوبتی هم باشه نوبت اذربایجان با اتحاد نقشه تفرقه بین اقوام ایران برای نظام به کابوس تبدیل کنیم

بعد تهران.شیراز.اصفهان.گیلان.مشهد/نوبتی هم باشه نوبت اذربایجان با اتحاد نقشه تفرقه بین اقوام ایران برای نظام به کابوس تبدیل کنیم

بعد تهران.شیراز.اصفهان.گیلان.مشهد/نوبتی هم باشه نوبت اذربایجان با اتحاد نقشه تفرقه بین اقوام ایران برای نظام به کابوس تبدیل کنیم

بعد تهران.شیراز.اصفهان.گیلان.مشهد/نوبتی هم باشه نوبت اذربایجان با اتحاد نقشه تفرقه بین اقوام ایران برای نظام به کابوس تبدیل کنیم

Wednesday, June 22, 2011

آیت‌الله دستغیب:افراد را زندانی می‌کنند/چون به جای قبول حرف حق، دنبال کینه و انتقام‌اند

چکیده :آنهایی که الان در زندان هستند درست است که از جهت جسمی در یک ناراحتی هایی قرار دارند اما چون به دنبال حق هستند و در این امر استقامت می کنند ، باطنا خوشحال هستند و اگر متوجه این مطلب باشند و بر خدای خود توکل نمایند، در همان زندان هم، درونشان مثل بهشت است... بر خلاف افراد ظالم و ستمگری که از راه مستقیم بیرون رفتند و مردم را مورد ظم و تجاوز قرار دادند که درونشان واقعا جهنم است و آسایش روحی ندارند....

آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب، مرجع تقلید مقیم شیراز، با تاکید بر اینکه ظالمان و ستمگران به مردم، آسایش روحی ندارند و درونشان جهنم است، وضعیت زندانیان پایدار و حق‌طلب را دقیقا معکوس دانست و خاطرنشان کرد: آنهایی که الان در زندان هستند درست است که از جهت جسمی در یک ناراحتی هایی قرار دارند اما چون به دنبال حق هستند و در این امر استقامت می کنند ، باطنا خوشحال هستند و اگر متوجه این مطلب باشند و بر خدای خود توکل نمایند، در همان زندان هم، درونشان مثل بهشت است.
سایت حدیث سرو که اخبار مربوط به این مرجع تقلید منتقد حاکمیت را منعکس می‌کند، متن کامل سخنان ایشان را در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه شیراز به مناسبت تولد امیرالمومنین علی (ع) منتشر کرد که در این دیدار، آیت‌الله دستغیب هشدار داده است ادامه وضع فعلی نتیجه‌ی خوبی ندارد، حتی اگر چند صباحی به حکومت آقایان اضافه کند. ایشان همچنین با تقدیر از علمایی که در حمایت از سحابی‌ها و هدی صابر نامه نوشته‌اند و نیز یادآوری خاطره‌ای از مهندس بازرگان، یادآور شده که حرف حق از بین نمی‌رود و بی‌تاثیر نخواهد بود.
بر اساس این گزارش، در ابتدای این دیدار که مصادف با سالگرد وقایع اتقاق افتاده در بیست و پنج خرداد هشتادو هشت بود، دو نفر از اساتید به ارائه دیدگاههای خود پیرامون فضای جاری کشور پرداختند. یکی از این اساتید با اشاره به اینکه تطابقی بین گفتار و کردار مسئولین وجود ندارد گفت : امروز مصادف شده است با وقایع تلخ بیست و پنج خرداد هشتادو هشت؛ که شاهد اتفاقات ناگواری بودیم که با سرکوب شدید مردم از جانب حاکمیت روبرو شد، و کسانی که خود نهی می کردند از اردوکشی خیابانی و منکوب می کردند این گونه اقدامات را، نهم دی عده ای را به خیابانها کشاندند و عملا نشان دادند که تطابقی میان گفتار و کردارشان نیست.
ایشان در ادامه با اشاره به اینکه باید یک آرامش خاطری برای مردم نسبت به حضور فعال در عرصه های سیاسی به خصوص انتخابات ایجاد شود گفت: مطلوب ما استخراج رای مردم از صندوقهاست آنهم با نظارتی که بی طرفی اش برای همه ثابت شود که از برادر عزیز سید محمد خاتمی می خواهیم که بگونه ای عاقلانه در تبیین این خواسته کمال کوشش را بنماید.
وی با اشاره به این که اخیرا نامه ای را دریافت کرده است از شخصی به نام ح. ز. قسمت هایی از این نامه را برای جمع حاضر قرائت کرد که این شخص خطاب به علما و مراجع این گونه نوشته است: این همه ظلم وستم بر مردم وارد شده است، این همه انسان بی گناه به حبس رفته اند و خانواده هایشان در حسرت یک ملاقات می سوزند و می سازند، شکنجه و قتل در زندان حد اقل در ماجرای زندان کهریزک بر علمای اعلام ثابت شده است، جنازه مسلمان را حرمت نگاه نمی دارند و با دختری مومنه در زیر تابوت پدر پرخاش می کنند و ستم روا می دارند تا منجر به مرگش می شود. این همه دروغ و تهمت را از مسئولین نظام می شنوید وشاهد هستید چگونه با آبروی اسلام بازی می کنند؛ این همه را می بینید و می شنوید و دم نمی زنید ولی آنگاه که یکی از هم لباسیهای شما مورد ضرب و شتم قرار می گیرد – که البته این کار بسیار نکوهیده و غیر انسانی است – فریادتان از مساجد و حوزه های علمیه بلند است که اسلام در خطر است. چرا خون برخی بنظر شما رنگین تر از دیگران است؟! ندا مظلوم نبود؟! سهراب مظلوم نبود؟! چگونه می خواهید باور کنم عدالتتان را!
یکی دیگر از این اساتید هم ضمن تبریک به مناسبت تولد حضرت امام علی (ع) و تشکر از حضرت آیت الله دستغیب و مراجع تقلیدی که همواره پشتیبان حق و حقیقت بوده اند، گفت : الحمد لله که حضرتعالی همواره پیشتیبان مردم بودید و پرچمدار عدالت و راستی و تاسف ما این است که چرا بقیه حضرات هم این گونه نیستند و با مردم همراهی نمی کنند. امیدواریم که انشاء الله خدایتعالی به برکت این شب عزیز این بی آبرویی ها را از اسلام و نظام بردارد و شاهد عدالت هر چه بیشتر در جامعه باشیم.
در ادامه این دیدار، آیت‌الله دستغیب به ایراد سخن پرداخت که متن کامل سخنان ایشان در ادامه می‌آید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. برای شادی روح حضرت امام خمینی (ره)، شهید آیت الله دستغیب، علمای ربانی حضرت آیت الله العظمی نجابت(ره)، و شهدای والا مقام و اموات جمع، همچنین شادی روح مرحوم سحابی و دختر ایشان هاله سحابی و هدی صابر و تمام کسانیکه در این دو سال به شهادت رسیده اند و یا فوت کرده اند فاتحه ای بخوانید.
تبریک عرض می کنم تولد مولی الموحدین امیر المومنین (ع) را خدمت اساتید محترم دانشگاه شیراز. تمام مسلمانان اعم از شیعه و سنی اتفاق دارند که مثل چنین شبی یعنی سیزدهم رجب، حضرت فاطمه بنت اسد را درد زایمان عارض شد و مولود کعبه متولد شد.
قهرا چنین شخصی که از بدو تولد مورد توجه خدایتعالی بوده باید دارای صفات و اسمای حسنای الهی باشد؛ که هدف از خلقت انسان همین متخلّق شدن به صفات الهی و جانشینی حضرت ربّ العالمین است که اگر این امر حاصل شود،انسان بهره کافی و وافی از زندگی می برد و خدایتعالی هم او را مشمول نعمت های ظاهری و باطنی خود در این دنیا و عالم برزخ و قیامت قرار می دهد همان وعده ای که خود در قرآن به آن اشاره کرده: و من اراد الاخرة وسعی لها سعیها و هو مومن فاولئک کان سعیهم مشکور : یعنی کسی که آخرت را بخواهد و تلاش کند در حالی که مومن باشد پس از کوشش آنها به نحو شایسته ای تقدیر می شود. (سوره اسرا – آیه نوزدهم).
افراد ظالم و ستمگر درونشان جهنم است و آسایش روحی ندارند
و در مقابل کسانی که نمی خواهند رحمت و رضوان خدایتعالی را و در راه جباریّت و ستم و ظلم به خود و دیگران قدم برمی دارند آنان هم به سزای کردار ناشایست خود می رسند و نتیجه عمل خود را خواهند دید. شخصی که به دنبال حق و حقیقت باشد و در این مسیر گام بردارد اینطور نیست که ذلیل باشد بلکه بر عکس شادی و فرحی در درون خویش احساس می کند و انسی با خدایتعالی دارد که با هیچ نعمت مادی قابل مقایسه نیست. آنهایی که الان در زندان هستند درست است که از جهت جسمی در یک ناراحتی هایی قرار دارند اما چون به دنبال حق هستند و در این امر استقامت می کنند ، باطنا خوشحال هستند و اگر متوجه این مطلب باشند و بر خدای خود توکل نمایند، در همان زندان هم، درونشان مثل بهشت است. در همین قضایای حمله به مسجد قبا که طلاب بی گناه را به اتهام دفاع از خود در برابر حمله لباس شخصی ها، چند هفته ای به زندان انداختند شنیده شد که بعضی از دوستان در این مدت، چند ختم قرآن کرده اند و الحمد لله انس بیشتری با حضرت حق پیدا کردند؛ بر خلاف افراد ظالم و ستمگری که از راه مستقیم بیرون رفتند و مردم را مورد ظلم و تجاوز قرار دادند که درونشان واقعا جهنم است و آسایش روحی ندارند.
حتما شنیده اید که حاکمان ظالم وستمگر برای اینکه کمی تسلّی خاطر پیدا کنند و از آن ناراحتی های روحی ولو چند لحظه ای خلاصی یابند؛ اقدام به برپایی مجالس لهو و لعب می کردند. آنان به یک حرف حقّ برآشفته می شدند و می خواستند زمین و زمان را به هم بدوزند. سلام و صلوات خدا به حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام). وقتی هارون الرشید ضمن احضار حضرت می خواهد فدک را به ایشان تحویل دهد حضرت فرمود : تو قادر به انجام این کار نیستی و و قتی حضرت حدود فدک را برابر با مرزهای ممالک اسلامی دانستند، این ملعون چهره اش مدام تغییر می کرد که در نهایت هم حضرت را به زندان انداخت و ایشان را به شهادت رساند.
خوب چرا برخورد ظالمین وستمکاران اینطور بود؟ علت برخورد آنان بدین خاطر بود که حاضر نبودند حرف حقّ را قبول کنند و مدام دم از مَن و فرمان مَن می زنند. خوب بنده خدا یک حرف حقی زده شده حال نمی خواهی قبول کنی بسیار خوب دیگر چرا کینه به دل می گیری و درصدد تلافی و انتقام هستی؟!
تا مردم نمی خواستند، ائمه اطهار حکومت را به دست نمی گرفتند
ائمه اطهار(علیهم السلام) می دانستند که در قلوب مردم جای دارند و تا جامعه آماده نمی شد و مردم نمی خواستند حکومت را به دست نمی گرفتند. خود مولا علی (ع) در مدت این بیست و پنج سال علت اینکه فرمود مانند کسی بودم که استخوان در گلو دارد و خار در چشم، به خاطر نرسیدن به حکومت نبود بلکه ناراحتی حضرت بدین خاطر بود که خلفای جور کاری میکردند و روشی را در پیش می گرفتند که باعث جدایی مردم از خدایتعالی می شد و حضرت در مدت پنج سال خلافت که به جرات می توان گفت سختیهایی که دیدند قابل مقایسه با آن بیست و پنج سال نیست، از این انحرافات می ترسیدند و در این راه تلاش می کردند و وقت می گذاشتند.
حرف حق نباید برای حاکم سنگین باشد
مولا علی(ع)، کسی است که پیامبر (ص) ایشان را به عنوان برادر و خلیفه و کسی که تمام صفات حسنای پروردگار را دارد و مرد عدالت و عبادت و جود و سخا و … معرفی می کند مع ذلک ببینید حضرت به مردم در این خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه چگونه سفارش می کند. ایشان در این خطبه که در صحرای صفّین ایراد شد، با اشاره به روابط متقابل رهبر و مردم می فرماید: با من مثل آدمهای جبّار حرف نزنید ( شاهنشاها و فلانا و چنانا نگویید) چیزهایی که بعضی از این جبارها و شاه ها خوششان نمی آید را از من پنهان نکنید ( می گویند به حضرت آقا بعضی مسائل را نگویید که ناراحت می شود) با من به سازشکاری راه نروید و فکر نکنید این حرف حقی را که می گویید سنگین است بر من زیرا کسى که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خوددارى نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى‏ دانم( حضرت خطا نمی کند اما صحبت در این است که خدایتعالی باید ایشان را حفظ کند)، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید. پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او پروردگارى نیست. او مالک ما، و ما را بر نفس خود اختیارى نیست.
متاسفانه در شرایط فعلی آقایان وضعی را دنبال می کنند که نتیجه خوبی ندارد، شاید چند صباحی دیگر به حکومتشان اضافه گردد اما این وضع زود گذر است، عده ای گمان می کردند که همیشه حکومت می کنند و پا بر جا هستند اما اجل مهلتشان نداد و به آرزوی خود نرسیدند.
نامه ای که این استاد بزرگوار نقل کرد تنها متوجه علما و مراجع عظام نیست بلکه شامل شما اساتید هم می شود، خوب بالاخره عده ای هم دنبال شما هستند و وضع شما را دنبال می کنند و هرشخص عالمی که به نحوی توجه به حق دارد خواه حوزوی باشد یا دانشگاهی نسبت به این مسائل مسئول و مورد خطاب است. الحمد لله در جای جای مملکت و حتی خارج از آن کسانی وجود دارند که به دنبال حق هستند و از آن دفاع می کنند. چندی پیش نامه ای را مطالعه کردم از حدود پنجاه الی شصت نفر از فضلا و علماء نجف و قم در حمایت از مرحوم آقای سحابی و دخترشان و همچنین هدی صابر، نوشته اند؛ با وجود اینکه ممکن است مورد فشار و اذیّت و آزار قرار گیرند اما مع ذلک بر حسب وظیفه و معلوم خود عمل کردند که این جای بس قدردانی دارد.
حرف حق از بین نمی رود
در پایان عرائضم باید خدمت شما برادران عزیز عرض کنم که : حرف حق از بین نمی رود و بالاخره بی تاثیر نیست و یک دفعه می بینید که عده ای با یک سخن حق آماده می شوند و حرکت می کنند. شخصی نقل می کرد موقعی که مهندس بازرگان در زندان شاه بود، به او گفته بودند: امثال تو مگر در این کشور چند نفر هستند؛ کنایه از اینکه شما عده قلیلی هستید. ایشان در جواب گفته بود: این حق گویی من خود بالاخره اثر دارد و شاه و امثال او می فهمند که آدمهای خوبی هستند که با آنان موافق نیستند. به تعبیری یک تلنگری به آنها زده شود و یک لرزش هر چند کوچک داشته باشند.

Monday, June 20, 2011

مشاور ارشد میرحسن موسوی/حکومت مسئول مستقیم جان دوازده اعتصاب کننده است

مشاور ارشد میرحسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، با اشاره به اعتصاب غذای اعتراضیِ گروهی از زندانیان سیاسی در زندان اوین، که در اعتراض به جانباختن مرحومان هاله سحابی و هدی صابر صورت گرفته، مسئولیت مستقیم هر حادثه ای در ارتباط با این زندانیان را بر عهده حکومت دانست و هشدار داد که دیگر نخواهند توانست با توجیهاتِ غیرقابل توجیه، عملکرد خود را و حادثه ای مشابه حادثۀ هدی صابر (مرگ بر اثر اعتصاب غذا) را تکرار کنند.
اعتصاب واکنش در برابر ظلم و  بی قانونی
به گزارش جرس، اردشیر امیرارجمند مشاور ارشد میر حسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، روز شنبه ۱۸ ژوئن در دانشگاه نورثوسترن شهر شیکاگو با ایراد سخنرانی پرداخت، که در مقدمه سخنانش، به اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در اعتراض به شهادت هاله سحابی و هدی صابر اشاره نمود و دلیل این اعتصاب و اقدامات مشابه را، واکنش در برابر “ظلم” و “بی قانونی” و “تضییع حقوق انسانی” دانست و همزمان مسئولیت مستقیم هر حادثه ای در ارتباط با زندانیان اعتصاب کننده را بر عهده حکومت اعلام کرد.

مشاور میرحسین موسوی، همچنین خاطرنشان کرد حاکمیت فعلی با شعار و فریادهای کذب خود، آنچه در حال انجام آن است، استفاده ابزاری و سوء استفاده از دین بوده و سعی در فرار از مسئولیت های خود دارد.

امیرارجمند وظیفه تک تک اعضا و حامیان جنبش را نیز، پشتیبانی از زندانیان اعتصابی و اعلام مسئله آنان به گوش جهانیان ذکر کرده و خواستار پیگیری این مسئله توسط سازمانها و مقامات و فعالان سبز شد.
کابرد فتنه برای اقتدارگرایان: فتنه، وجود مخالف نیست، بلکه عدم قبول مخالف فتنه می باشد
وی همچنین با اشاره به ماه خرداد و رخدادهای مهم این ماه، انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ را مورد بحث قرار داده و مجددا بر تقلب و دستکاری در آن انتخابات تاکید ورزید و پیرامون ادعاهای اخیر یکی از نمایندگان مجلس که خود را عضو فراکسیون اصلاحات می داند، اما بر “صحت انتخابات” تاکید ورزیده، این اظهارات را “نسنجیده”، ناشی از عدم آگاهی” و همچنین ناشی از تفکرِ “ماندن به هر بهایی در قدرت” ذکر کرد.

ارجمند با انتقاد از اطلاق واژۀ “فتنه” توسط برخی فعالان و مقامات و مدعیان، آنرا اشتباهی فاحش خواند و تصریح کرد “فتنه، وجود مخالف نیست، بلکه عدم قبول مخالف فتنه می باشد.”
برای  تجمعات ساختگی میلیارد ها هزینه می کنند ولی حضور مردم در خیابان را تقبییح
امیر ارجمند در ادامه ضمن بیان اینکه منشا و منبع مشروعیت قدرت سیاسی و قوانین چیزی جز خواست و اراده آحاد مردم نیست گفت: “اگر مشروعیت قدرت ازآن مردم هست، مردم باید بتوانند نهادهایی که بر آنها رهبری می کنند را در موضع خود قرار داده و حدود اختیارات آنها را تغییر دهند”.

این فعال جنبش سبز، با انتقاد از اینکه برخی افراد و مقامات در قدرت، یا چسبیده به قدرت، مدعی شده اند که جنبش سبز مردم را به “کف خیابان” جهت اعتراض و درخواست مطالبه دعوت کرده، حضور مردم در تظاهرات و راهپمیمایی را یکی از تبلورهای حضور و اراده آنان دانست و خاطرنشان کرد “پس اگر کف خیابان بد است، چگونه است که آقایان هرگونه تظاهرات ملی و عرفی را در جهت تایید سیاست های خود، مصادره به مطلوب می کنند و برای تجمع ساختنِ جمعیت، میلیارد میلیارد هزینه می کنند.”
نمی توانیم بگوییم فردی برفراز  قانون اساسی است یا قانون اساسی از وی مشروعیت می گیرد
مجلس گوش به فرمان  نشانه بی توجهی به قانون است
وی تغییر قانون و مقامات و رهبران کشور را، امکان پذیر و حتی حق قانونی و طبیعی مردم و آحاد جامعه دانست و در ادامه با مخاطب قرار دادن حکومت گفت: “اگر شما از قانون اساسی صحبت می کنید و می گویید ما قانون اساسی داریم، نمی توانید بگویید یک فردی بر فراز قانون اساسی است، نمی توانید بگویید یک فرد اختیاراتی دارد که در قانون اساسی قید نشده و نمی توانید ادعا کنید که قانون اساسی مشروعیت خود را از او می گیرد” و ی خاطر نشان کرد که مجلس گوش به فرمان رهبری و یا هر شخص دیگر نشانه عدم وجود دموکراسی و قانون گرایی است.”
نگاه بلند مدت بر مبارزه مسالمت آمیز
امیرارجمند با اشاره به چالش های در پیش روی جنبش سبز بر اهمیت ابتکار، خلاقیت و استفاده از تجربیات سایر کشورها برای غلبه بر موانع و احیای شبکه های اجتماعی تاکید کرد. وی همچنین با اشاره به لزوم نگاه بلند مدت بر مبارزه مسالمت آمیز به عنوان استراتژی جنبش سبز تاکید نمود.
دل بستن به مداخله خارجی و رفتن به  دنبال تحریم بسیار خطر ناک و بی آینده
این فعال جنبش سبز در ادامه گفت: “تجربیات کنونی نشان می دهد که دل بستن به مداخله خارجی بسیار خطر ناک و بی آینده است. همچنین رفتن به دنبال تحریم های اقتصادی که به بنیان های اقتصادی کشور صدمه می زند در دستور کار جنبش نباید باشد و شورای هماهنگی راه سبز امید به شدت با این نوع تحریم ها مخالف است”.
حیات جنبش وابسته به خواست و اراده مردم است
مشاور میرحسین موسوی در پایان با بیان اینکه جنبش سبز از دوران شکل گیری خود گذشته و اکنون در مرحله تثبیت به سر می برد، عدم امکان حضور خیابانی را، نشانۀ رکود جنبش ندانست، بلکه حیات جنبش را وابسته به خواست و اراده مردم ذکر کرد، که با تلاش در جهت ایجاد تشکیلات و زیرساخت های مناسب به نتیجه خواهد رسید.

امیرارجمند، «شورای هماهنگی جنبش راه سبز» را، تنها بخشی از جنبش سبز ذکر کرد، که وظیفۀ آن، تنها “ایجاد هماهنگی” و “تشکیلات سازی در سطح مردم و فعالان”، در جهت “فراهم ساختن امکان مشارکت عمومی در سطح ایرانیان” می باشد.

تشدید اختلافات میان حامیان خامنه‌ای و "جریان انحرافی": طرح استیضاح وزیر خارجه در مجلس و سوال مجلس از احمدی نژاد تا ۱۰ رو

دنبال اعتراض نمایندگان مجلس به انتصاب محمدشریف ملک‌زاده به عنوان معاون مالی و اداری وزارت خارجه، استیضاح علی اکبر صالحی وزیر خارجه در مجلس مطرح شد. پس از برکناری منوچهر متکی که در سفر دیپلماتیک به سر می‌برد در آذرماه ۱۳۸۹،علی اکبر صالحی در بهمن ماه سال گذشته بعنوان وزیر خارجه مشغول به کار شد. سیاستهای خارجی دولت احمدی نژاد بخصوص در مورد تحولات اخیر منطقه مورد انتقاد جدی حامیان رهبری جمهوری اسلامی است. به گزارش فارس، از صبح امروز تاکنون بیست و پنج تن نامه استیضاح را امضا کرده اند. علی مطهری از تقدیم طرح سوال از رئیس جمهور به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی تا 10 روز آینده خبر داد. این نماینده اصولگرای منتقد دولت گفت که طرح سوال از محمود احمدی نژاد در مجلس دارای "90 امضاء" است و امضاکنندگان آن "اصرار دارند که زودتر به جریان بیفتد." مطهری که مدتهاست بر لزوم طرح سوال از احمدی نژاد توسط مجلس تاکید دارد، در روزهای گذشته بر میزان فعالیت ها و مصاحبه های خود در این خصوص افزوده است. او هفته گذشته نیز گفت که سؤال از رئیس جمهور را تاکنون به "ملاحظات گوناگون" مسکوت گذاشته بوده اما این بار "به فضل الهی" این سئوال را به جریان خواهد انداخت. مطهری دیروز هم به "خبرآنلاین" گفت که "سؤال از رئیس جمهور درباره تخلفات قانونی اعم از اقتصادی، فرهنگی و سیاسی همچنان به قوت خود باقی است."

با دقت نگاه کنید اینجا جایی است که نـــدا برای آخرین بار به آسمان نگاه کرد

Thursday, June 16, 2011

Wednesday, June 15, 2011

سیدعلی.نوری زاد بازهم تورانصحیت کردک که شایدا دم شوی ولی...

چکیده :علی جان، تو نیک تراز همه ی ما می دانی که ورود تو به عرصه های جانبداری، مردمان جامعه را از رشد بدیهی شان باز می دارد و کسی را شهامت نقد و شهامت آسیب شناسی از تو و کار کارگزاران تو نمی ماند. وقتی همه ی سرنخ ها به تو ختم شود، کسی اجازه نخواهد یافت به کارهای خود تو ورود کند و سر از اختفای کارهای تو درآورد. و این یعنی ظهور قدرتی مخوف، که برسرخود، زبانم لال، خدا را نیز تحمل نمی کند....

*محمد نوری زاد:
سلام ای علی عزیز.
چه خوب که در این روزها، پای به عرصه ی این دنیا گذاردی تا بشر، برای تماشای همه ی عدالت، بی تاب تو باشد و به تو بنگرد. وبرای تماشای همه ی شایستگی های بشری، رو به سوی تو آورد.
تو به معنی واقعی ” مرد” بودی. جوری که همه ی مردان و زنان عالم، با تماشای تو، وادی مردانگی را از وادی نامردی و نامردمی بازمی شناسند.
چه خوب که رهبرما طرفدار و مشتاق و مطیع و دلمشغول توست. وحتی نسبت جایگاه خود را با تو، در غبار کفش قنبر، غلام تو، می سنجد.
اگر تو ای علی عزیز، نبودی، ما چگونه به رهبرمان می گفتیم : علی چرا بیست و پنج سال، از حکومتی که حق خود می دانست، برکنار ماند؟ آیا نه تنها به این دلیل که مردم، آن سوتر از او و بزرگی های او، روی به دیگری و دیگران بردند و او را نخواستند؟
برکناری تو ای علی از حکومت، ذره ای از کهکشان خوبی های تو کم نکرد. و بنا به گفته ی خود تو، سکوت و همراهی تو با خواست مردم، جامعه ی جوان اسلامی را از انشقاق و گسستگی و جنگ داخلی بدر برد و بجای آن، یکدلی و یکپارچگی را پدید آورد.
اگر تو نبودی، ما چگونه به رهبرمان می گفتیم : اداره ی جامعه را به شایستگان، ونه به دوستان، باید سپرد؟
یاعلی، یک پرسش!
اگر من نوری زاد، پای به دل تاریخ بگذارم و در بازار کوفه، جلوی چشم خلایق، صریح و شفاف و حتی گستاخانه، راه را برعبور تو بگیرم و با فریادی که همه ی تاریخ بشنود، به تو بگویم : ای علی، من که یکی از پیروان تو هستم، این من گمشده در تاریخ، اصرار بر واشکافی اموال تو دارم. با این که می دانم تو پاک و پاکدستی، می خواهم اما بدانم با پولهای امانتی مردم چه کرده ای و میلیارد میلیارد پول آنان را چرا و در کجاها صرف چه کرده ای؟
من بعید می دانم ای علی عزیز، درهمان بازار کوفه و جلوی چشم مردم، زیر گوش من بخوابانی! و بگویی: ای بی حیا، تو، که به قول خودت هیچ در هیچی، از من علی، که معصوم و پاکزاده ام، می خواهی تحقیق و تفحص کنی؟
تصور حتمی من براین است که تو، دست مرا می گیری و مرا به سرای حکومت خود می بری و دفترهای ثبت اموال عمومی را جلوی من می گذاری و به من می گویی : باهر علمی که داری، درکمال امنیت، بنشین و به دخل ها و خرج های حکومت من نگاه کن. وحتی این را نیز مصرانه از من می خواهی که:هر کاستی و ناروا در کارمن دیدی، حتما مرا خبرکن تا اگر کج رفته ام یا خطایی ندانسته مرتکب شده ام، سریعا آن را اصلاح کنم. و از من خواهی خواست که اگر کشف کردم یک یا جمعی از کارگزاران تو دست به اموال مردم برده اند، تو را خبرکنم تا شخصا به کار آنان رسیدگی کنی.
من از این تخیل راستین، پای فراتر می برم و دست تو را می گیرم و به همین امروز جمهوری اسلامی ایران خودمان می آورمت. و تو را برمسند رهبری کشورمان می نشانم و به تو می گویم : علی جان، تو نیک می دانی که شیوه های مملکت داری در دور دست های تاریخ، همان بود که بود. امروز اما، شیوه ها تغییر کرده. دیگر شایسته نیست که تو، که علی ما هستی و چشم و چراغ ما، با وجود معصومیتی که تداری، وباوجود شجاعت و حلم و علم و تقوایی که داری، هم فرمانده ی کل قوا باشی و تک به تک فرماندهان ارتش را و تک به تک اعضای مجمع تشخیص مصلحت را مشخص کنی و در هر دستگاه، نمایندگان مستقیم و غیرمستقیم داشته باشی .
تو باید برقله ی این مملکت بایستی و رهبری کنی. مثل رهبر یک ارکستر موسیقی که با حرکات نامحسوس دست خود، استعداد های جامعه ی کوچک خود را به کار می گیرد و از آن همه استعداد، صدای خوش و هماهنگ برمی آورد. تو نیک تر از من می دانی که دخالت تو در جز و کل این دستگاه وسیع، رشته های هماهنگی را می گسلد. حضور بی دلیل نمایندگان تو در هر دانشگاه و در هر وزارتخانه و در هر دستگاه، بساط اعتماد به نفس آن دستگاه ها را بر می چیند.
علی جان، تو روح جاری این عالمی. درشان تو نیست که هم تعیین رییس صداو سیما و تعیین رییس سازمان تبلیغات اسلامی با تو باشد و هم تعیین تک به تک امامان جمعه ی کل کشور و تعیین تک به تک اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی . حالا تعیین تک به تک فرماندهان سپاه و نمایندگان خودت در کل سپاه در کل کشور بماند.
علی جان، خدا وکیلی با این همه مشغله ی پیچ در پیچ، فرصتی برای تو که علی و معصوم و مستحضر به علم الهی هستی باقی نمی ماند تا به افق های دور و فرداهای سرزمین خودت بنگری . چرا که تو، عمده ی توش وتوان خود را مصروف جزییات امروز جامعه ی خویش می کنی و از نظارت، و بها دادن به نظارت، بازمی مانی.
علی جان، تو نیک تراز همه ی ما می دانی که ورود تو به عرصه های جانبداری، مردمان جامعه را از رشد بدیهی شان باز می دارد و کسی را شهامت نقد و شهامت آسیب شناسی از تو و کار کارگزاران تو نمی ماند. وقتی همه ی سرنخ ها به تو ختم شود، کسی اجازه نخواهد یافت به کارهای خود تو ورود کند و سر از اختفای کارهای تو درآورد. و این یعنی ظهور قدرتی مخوف، که برسرخود، زبانم لال، خدا را نیز تحمل نمی کند.
ای علی عزیز، مگر نه این که این مردم، اختیارات و اموالشان را به امانت به تو سپرده اند؟ آیا نباید بدانند تو با اموالشان چه کرده ای و چه می کنی؟ این مردم می خواهند بدانند چه مقدار از پولشان را به افغانستان و چه مقدار از پولشان را به لبنان و سوریه و به هرکجای این دنیای بزرگ بخشوده ای! این مردم می خواهند بدانند چه پولهایی با اشاره ی تو، به کجاها سرازیر شده است.علی جان مردم ما آیا حق ندارند بدانند تو با پولشان چه کرده ای؟ اطمینان دارم که تو با آغوش باز از خواست ها و پرسش های مردم استقبال خواهی کرد. اساسا تو به همین خاطرهاست که خواستنی هستی.
وسرآخر:
این مردم از تو می خواهند بنا به ضرورت های این روزگار، بار سنگین این همه مسئولیت های جوراجور خود را به شانه ی آنان و نمایندگانشان بگذاری. خودت را خلاص و راحت کن. درفردای قیامت تو باید به تک به تک این همه مسئولیت پاسخ بدهی. بیا و از دامنه های رهبری، به قله ی بلند آن بازگرد. جای تو، آنجاست.
از همان بالا، مردم را رهبری کن. که تو، آن بالا اگر که بایستی، هم خواستنی ترخواهی بود، هم تماشایی تر، وهم در کار رهبری جامعه، موفق تر. مارا دراین مشورت، یاعلی، با تو خیرخواهی است. می دانیم که می دانی.
علی جان، خودت خوب می دانی که بدون استثنا، دلیل خیزش های مردمی این روزها درکشورهای اسلامی و غیر اسلامی، از کجا ناشی می شود. از: رهبری های طولانی و مبسوط الید. که یک نفر، با قدرتی ماورایی، برهمه ی ارکان یک کشور سلطه داشته باشد و به کسی نیز جوابگو نباشد و کسی را نیز حق اعتراض و نقد او نباشد. خودت خوب می دانی که اگر صدام را آمریکایی ها سرنگون نمی کردند، مردمش این روزها او را سرنگون می کردند. صدامی که جزقلب مردم ، جایی را لایق حضور خود نمی دانست.
رهبر لیبی نیز مگر جز این خصوصیات دارد؟ ویا رهبر مردم سوریه؟ فصل مشترک همه ی اینان، بلامنازع بودنشان است. که برکل مقدرات کشورشان حاکم اند و کسی را یارای اعتراض به آنان نیست.
قانون ، برای این رهبران، شکلاتی است که به وقت ضرورت، به دهان مبارک می برند و نرم نرم به مکیدن آن مشغول می شوند. یا قانون، برای اینان، جامی از شراب است که سرمی کشند تا فراموش کنند مردمی نیز هستند و این مردم حقی وحقوقی نیز دارند. ویا : قانون حبه تریاکی است که باید برسر وافور کیفوری نهاد و مردم را بخاطر جهل مکرر و جهل مرکبشان ستود.
علی جان، این روزها، ما، با تمام قامت، سرنوشت خود را به سرنوشت بشاراسد قاتل و سرکوبگر گره زده ایم. مردم معترض او را فتنه گر می خوانیم. و در سرکوب آنان، با بشاراسد همراهی می کنیم. اخبار کشتار مردم مسلمان سوریه را جلوی چشم مردم دنیا، سانسور می کنیم. چرا؟ چون اطمینان داریم:مشابهت سقوط بشار اسد، گریبان خود ما را می فشارد.
علی جان، چه خوب که به این دنیا آمدی تا به بزرگان و مسئولان و رهبران جهان، و به ویژه به رهبرما بگویی : ای برگزیدگان مردم، مردم، از شما جز عدالت و درستی و راستی و پاکدستی و گذشت و بردباری نمی پسندند. پوزش خواهی شما از مردم، به تناسب هرخطایی که مرتکب شده اید، کمترین حق بدیهی مردم شماست.
و دم گوش رهبرما بگویی:
سیدعلی عزیز، تا دیرنشده، صدای اعتراض مردمت را بشنو! وشانه های خودت را از زیر بار این همه مسئولیت بدر ببر. خودت را سبک کن. به مردمت بها بده. و مسئولیت های بی شمار خود را به شانه های خود مردم بسپار. مگرنه این که این مردم، هماره در سخنان تو، فهیم و همراه و با خردند؟ جای تو آن بالاهاست. قله، بله، آنجا جای توست. بپای خیز. دستت را به من بده . یاعلی !
*منبع: سایت نوری زاد

Tuesday, June 14, 2011

سوتی برنامه 90 حرف راست پیرمرد(کشور تو بگا من بگای

حماسه25 خرداد را فراموش نکنید روزی که3میلیون تهرانی و ملیونهاشهرستانی زدن تو دهن سید علی و گفتند ما بیشماریم

حماسه25 خرداد را فراموش نکنید روزی که3میلیون تهرانی و ملیونهاشهرستانی زدن تو دهن سید علی و گفتند ما بیشماریم حماسه ای که هیچ گاه از ذهن مردم حتی عرزشی ترین ادم ازبین نمی رود هر شهروند یک رسانه 25بهمن سبز تر از همیشه

Monday, June 13, 2011

حماسه25 خرداد را فراموش نکنید روزی که3میلیون تهرانی و ملیونهاشهرستانی زدن تو دهن سید علی و گفتند ما بیشماریم

حماسه25 خرداد را فراموش نکنید روزی که3میلیون تهرانی و ملیونهاشهرستانی زدن تو دهن سید علی و گفتند ما بیشماریم
حماسه ای که هیچ گاه از ذهن مردم حتی عرزشی ترین ادم ازبین نمی رود
 هر شهروند یک رسانه 25بهمن سبز تر از همیشه

اردشیر امیرارجمند:هر حرکتی باید مبتنی بر شرایط داخل کشور باشد

مشاور ارشد میرحسین موسوی با تاکید بر اینکه هر حرکتی باید مبتنی بر شرایط داخلی کشور باشد اظهار داشت: هر حرکتی که مبتنی بر شرایط داخل کشور نباشد باعث شکست جنبش خواهد شد لذا ما باید به افرادی که الان در ایران در جنبش فعال هستند اعتماد داشته باشیم و بدانیم که آنها رابطه مستقیم تری با توده مردم و نیروهای فعال دارند.
میزگرد دکتر امیر ارجمند و مجتبی واحدی در دانشگاه جرج واشنگتن با عنوان نگاهی به تحولات پیش روی جنبش سبز روز شنبه برگزار شد.
در این برنامه مجتبی واحدی با یادآوری فضای انتخابات سال ۱۳۸۸ اشاره کرد که انتخابات دو سال پیش فرصتی بود که مردم به حاکمیت دادند ولی حاکمیت نشان داد که لیاقت این فرصت را ندارد و پس از برگزاری انتخابات نحوه اعتراضات مردم و برخورد آنها با حاکمیت نیز تغییر کرد.
واحدی افزود: موسوی و کروبی خود را رهبران جنبش نمی دانند بلکه خود را دنباله رویان مردم و همراهان جنبش سبز می دانند. آقای کروبی در مصاحبه ها و بیانیه هایی پس از انتخابات بر ضرورت تغییر قانون اساسی تاکید کرده اند. ما هم اصلاح قانون اساسی را لازم می دانیم ولی برای ما قانون اساسی فعلی مقدمه ای است برای رسیدن به انتخابات آزاد.
مجتبی واحدی همچنین با انتقاد از عملکرد دولت بسیار از اقدامات و قراردادهای آنرا در جهت ارضای مقاصد سیاسی برخی از مسوولان نظام دانست و آنها را حتی بدتر از قراردادهای دولت با کشورهای خارجی در زمان قاجار ذکر کرد. واحدی در ادامه صحبت هایش به لزوم در نظر گرفتن اعتقادات مذهبی و دینی مردم اشاره کرد و تاکید کرد باید تضمینی به این قشر مذهبی داده شود تا آنها بدانند که در صورت همراه شدن با جنبش سبز اعتقادات آنها محترم می ماند. همچین واحدی تاکید کرد جنبش سبز باید مراقب باشد که در نیروهایی که به صورت سنتی از دولت حمایت کرده اند و اکنون دچار تردید شده اند ایجاد وحشت نکند و به صورت جذبی عمل کند. واحدی همچین اشاره کرد که شرایط بین المللی و داخلی برای ائتلاف و همکاری در جهت رسیدت به انتخابات آزاد فراهم است و باید در این جهت کار شود.
هر حرکتی باید مبتنی بر شرایط داخل کشور باشد
پس از این مقدمه دکتر ارشیر امیرارجمند مقدمه خود را ارایه کرد. امیرارجمند به دلایل تشکیل شورای هماهنگی راه سبز امید پرداخت و تشکیل این شورا را پاسخی به ادعای دولت در مورد این که جنبش سبز را تمام شده اعلام کرده بودند ذکر کرد.
امیرارجمند در توضیح دلایل تشکیل شورای هماهنگی اضافه کرد: در آن موقع یک نیازی وجود داشت برای حمایت از جنبش های دمکراسی خواهانه منطقه. این تحولات منطقه در زمستان سال گذشته انگیزه ای برای دعوت مردم برای راه پیمایی خیابانی و دمیدن روح تازه ای در جنبش سبز شده بود که با استقبال قابل توجه مردم و غافلگیری حاکمیت مواجه شد.
امیرارجمند افزود: حدود یک میلیون نفر در تظاهرات ۲۵ بهمن شرکت کردند. اینها مردمی بودند که پای هزینه زیاد این عملشان نیز ایستاده بودند و این اعلام خطری بود به حاکمیت. این نشان می داد که جنبش از بین نرفته تاکتیک هایش را عوض کرده و راه ادامه حیاتش را پیدا کرده است. و این حرکتی نبود که با هیجان شروع شود و زود هم پایان بگیرد.
وی تصریح کرد: این البته اخطاری به حکومت بود و پس از آن هم عمق اختلافات این جریان کودتا مشخص شد. عده ای بودند که می گفتند اگر ما بیاییم این اختلافات بازتر و نمودارتر می شود. البته در نهایت این اتفاقات افتاد و چشم انداز جدیدی در جنبش سبز باز شد. سوال اینجاست که آیا ما از دستاوردهای ۲۵ بهمن به اندازه کافی استفاده کردیم یا نه. شاید می توانستیم بهتر استفاده کنیم. ولی الان آقایان فهمیدند که با توجه به وضعیتی که در منطقه اتفاق افتاده دیگر آنها نمی توانند از روش های قبلی در مقابله با مردم استفاده کنند. به طور مثال دیگر نمی توانند به روی مردم آتش بگشایند. آنها الان در مقابل این سوال مشروع قرار دارند که اگر تظاهرات یک حق مشروع مردم بحرین و مصر است چطور مردم در ایران از چنین حقی محرومند؟ در حال حاضر سرکوب شدید فیزیکی برای عدم حضور خیابانی مردم یکی از راه های حاکمیت برای مقابله با تظاهرات خیابانی است. با توجه به این شرایط ما باید تاکتیک های دیگری هم اتخاذ کنیم.جنبش الان در داخل کشور است. طرفداران جنبش در خارج از کشور باید آینه جنبش در داخل ایران باشند و تاکتیک هایی را برا اساس شرایط داخل کشور در نظر بگیرند. هر حرکتی که مبتنی بر شرایط داخل کشور نباشد باعث شکست جنبش خواهد شد لذا ما باید به افرادی که الان در ایران در جنبش فعال هستند اعتماد داشته باشیم و بدانیم که آنها رابطه مستقیم تری با توده مردم و نیروهای فعال دارند.
به اعتقاد امیر ارجمند، ما الان باید خواسته ها و تاکتیک های خودمان را مشخص کنیم. مشخص شدن خواسته ها کمک می کند که انگیزه جدیدی در مردم ایجاد شود. خواسته ابتدایی ما آزادی رهبران جنبش و دیگر زندانیان سیاسی است. خواسته بعدی آزادی احزاب و گروه های سیاسی است. پس از آن آزادی تظاهرات مسالمت آمیز است و در نهایت انتخابات آزاد. انتخابات آزاد هم استراتژی و هم تاکتیک ما است. پس از آن رسیدن به شرایطی که مردم حق تعیین سرنوشت خود را داشته باشند.
امیرارجمند تصریح کرد:به نظر می رسد در شرایط فعلی ما هیچ گاه نمی توانیم از حق تظاهرات مسالمت آمیز که حق طبیعی انسان ها است دست برداریم. همچنین به نظر می رسد که لازم نیست هر تظاهراتی حتما با شعار باشد. همین حضور مردم در خیابان ها برگ برنده ما است. به طور روشن اشاره کنم که این به آن معنا نیست که ما با این شعار و یا آن شعار مخالفیم. بحث این است که راه پیمایی سکوت امکان بسیج مردم را فراهم می کند. فکر نکنید که شعار دیگری مثل آنکه ما بگوییم ما اصل حکومت را قبول نداریم (فرای درست یا غلط بودن آن) حتما شور و شوقی در مردم ایجاد می کند و آنها را به خیابان می آورد.البته در آینده اگر فرصت تظاهراتی که مردم بخواهند که شعاری بدهند فراهم شود باید از این فرصت استفاده شود و مردم این حق را دارند که هر چه می خواهند را به گوش دیگران برسانند. در مورد اعتصاب و تحصن یک بحث جدی است که باید به دنبال یافتن فرصت هایش بود. من اینجا می خواهیم بگویم شاید قدرت ابتکار و خلاقیت شبکه های اجتماعی کم شده است. این بحث ابتکار جدید باید از پایین بیاید و حتما نباید از جانب رهبران جنبش باشد. ما باید به راهکارهای عملیاتی فکر کنیم. باید از کلی گویی فراتر برویم و به سمت ارایه برنامه های مشخص برویم. و این شورای هماهنگی راه سبز امید و رهبران جنبش وظیفه هماهنگ سازی دارند و تنها اینها نیستند که باید راهکار ارایه بدهند.
پس از این مقدمه شرکت کنندگان پرسش و پاسخ برگزار شد.
مجتبی واحدی در پاسخ به سوال یکی از حضار که حلقه اصلاح طلبان را یک گروه انحصار طلب که حاضر به مشارکت و گفت و گو با دیگر گروه ها و جریانات سیاسی نیست، تاکید کرد که چنین انحصارطلبی وجود ندارد و آنچه باید تغییر یابد فرهنگ تحمل و مدارا ست که البته زمینه آن نیز در همه فراهم شده است.
مجتبی واحدی همچنین خط قرمز خود را نبود هرگونه حکومت فردی دانست مگر اینکه مردم ایران آن را بخواهند. واحدی تاکید کرد که جنبش سبز بسیار فراگیرتر از افراد حاضر است و یک جنبش بسیار فراگیر است. مجتبی واحدی همچنین در پاسخ به سوالی که مورد حضور او در شورای هاهنگی پرسیده بود پاسخ داد که آقای کروبی مشخصا کسی را در این شورا منصوب نکرده اند ولی اعضای این شورا وقتی تصمیم می گیرند با مشاوران آقای کروبی مشورت می کنند.
اردشیر امیرارجمند نیز در تشریح تاکتیک های انتخابی برای ادامه فعالیت جنبش اعتراضی تاکید کرد که انتخاب و اجرای چنین تاکتیک هایی نیازمند استقامت و پرداخت هزینه است.
امیرارجمند تصریح کرد که راه حلی جز راه حل مسالمت آمیز برای برون رفت از شرایط فعلی وجود ندارد هر چند که حاکمیت تلاش می کند معترضین را در دام خشونت بیاندازد. او همچنین ادعای انحصار طلبی رهبران سمبولیک جنبش سبز را رد کرد و چنین انحصار طلبی را مغایر صد در صد با سیاست به رسمیت شناختن تکثر در جنبش سبز از سوی رهبران سبز دانست. او همچنین گفت و گو بین گروه های مختلف را لازمه فعالیت جنبش سبز ذکر کرد ولی تصریح کرد که گفت و گو و تکثر به این معنا نیست که « در صورتی که حرف عده ای را نپذیرفتیم به انحصارطلبی متهم شویم»
در ادامه جلسه حضار در مورد نظر سخنرانان را در مورد مساله ولایت فقیه پرسیدند. اردشیر امیرارجمند در پاسخ به این سوال تاکید کرد که این سوال اساسا باید به گونه دیگری مطرح شود. امیرارجمند در ادامه گفت: دولت در مفهموم مدرنش به معنای قدرتی محدود است. این شامل همه افراد حاضر در این دولت می شود. در مورد اجرای آن نیز مردم در یک زمانی آگاهانه یا ناآگاهانه به این قانون اساسی رای دادند و بهتر است ما مسوولیت این انتخاب را به خود مردم واگذار کنیم و در مورد آنها قضاوت نکنیم. همین مردم در هر لحظه و هر زمان( با توجه به فرایندهای لازمه آن) آن را اصلاح کنند و یا آن را به کلی کنار بگذارند. همچنین قانون اساسی به عنوان چهارچوب حرکت ما است و قانون اساسی خوب بسیار مهم است اما به تنهایی دمکراسی نمی آورد. آذربایجان بهترین قانون اساسی مکتوب دنیا را دارد ولی چنین قانون پیشرفته ای کشور آذربایجان را دمکراتیک نکرده است. کشورهایی هستند که قانون های عقب افتاده دارند ولی چون نحوه عملکردشان به قانون پیشرفته است کشورهایی دمکراتیک هستند. این به معنای این نیست که قانون اساسی خوب برای ما لازم نیست ولی به تنهایی هم برای ما دمکراسی نمی آورد.
مشاور ارشد میرحسین موسوی در مورد شفافیت فعالیت های و اعضای شورای هماهنگی راه سبز امید نیز این توضیح را اضافه کرد که او و یا کس دیگر به طور نفیا یا اثباتا عضویت خود را در شورای هماهنگی اعلام نکرده اند و اعلام اسامی بقیه اعضا نیز از نظر امنیتی به صلاح نیست. البته چنین شفافیتی حق مسلم مردم است ولی چنین شفافیتی الان مقدور نیست هرچند که چنین جوابی ممکن است اعتماد برانگیز و یا قانع کننده نباشد.
راه دیگر این است که به عملکرد جنبش نگاه شود و اگر قابل تایید هست به آن اعتماد شود و اگر نیست مانند خیلی از جنبش هایی که به وجود آمدند و به کنار گذاشته شدند٬ کنار گذاشته شود.
امیرارجمند در مورد اینکه آیا شورای هماهنگی نظرات گروه های مختلف را درتدوین برنامه های خود در نظر می گیرد افزود: در مورد ارتباط شورا با گروه های مختلف تا آنجا که توان بوده با گروه های مختلف تماس گرفته شده تا نقطه نظرات آنان به صورت سیستماتیک در برنامه شورا منعکس شود. البته شورا در ایجاد این حس مشارکت هنوز ضعف هایی دارد. یکی از مشکلاتی که الان وجود دارد این است که هر کسی که نقطه نظری ارایه می کند احساس می کند که این نقطه نظر همه افراد حاضر در جنبش است. در حالیکه اگر گفت و گویی صورت بگیرد افراد متوجه می شوند که نقطه نظرهای متفاوتی هم وجود دارد و بسیاری از مشکلات شورای هماهنگی هم حل می شود.
یکی از حضار در مورد علت عدم مصاحبه دکتر امیرارجمند با برخی رسانه ها پرسید. امیرارجمند در پاسخ به این سوال اشاره کرد که یکی از معیارها متانت و وزانت و حرفه ای بودن آن رسانه مورد نظر است.البته یک رسانه ممکن است همه این شرایط را داشته باشد ولی با خط قرمزهای ما مطابق نباشد. اجازه بدهید که ما سود و هزینه این کار را در مورد رسانه ای مانند صدای آمریکا انجام بدهیم و بعد تصمیم بگیریم. بهر حال باید به ما اجازه داده شود که سیاستی بین المللی مطابق با منافع درازمدت مردم ایران در پیش بگیریم.
در انتها دکتر امیرارجمند تاکید کرد که وظیفه ما افشای حقایق در مورد دو جناح درگیر در قدرت در فضای فعلی سیاسی ایران است و ما نباید وارد بازی این دو گروه شویم. همچنین باید بدانیم که در نتیجه اتفاقات اخیر بسیاری از طرفداران حکومت متوجه شده اند که بسیاری از اقدامات حکومت برای خدا نیست بلکه برای منافع شخصی است. ما باید باعث ریزش نیروی های آن طرف از طرق مسالمت آمیز بشویم و این ریزش نیرو همیشه با اتخاذ مواضع رادیکال محقق نمی شود. بلکه باید صبور باشیم و استحکام داشته باشیم و از مواضع اصولی مان پایین نیاییم. همچنین این را باید بدانیم در مورد این قانون اساسی در جنبش سبز نظرات مختلفی وجود دارد. در کشور ما مردمی هستند که حاضرند هزینه بدهند و پایمردی کنند در حالی که عده ای موقع دادن هزینه که می رسد تنها به دادن شعارهای رادیکال بسنده می کنند.

Thursday, June 9, 2011

راهپیمایی سکوت در رشت : 22 خرداد ، خیابان مطهری

شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه ای از مردم سراسر ایران دعوت کرده است که در سالروز کودتای انتخاباتی سال 88 به خیابان ها آمده و در سکوت کامل خواستار آزادی رهبران جنبش از حصر غیر قانونی و همچنین زندانیان سیاسی شوند.
در قسمتی از این بیانیه آمده است ” سکوت مطلق در طول برگزاری راهپیمائی حاکم خواهد بود. به هیچ شعاری پاسخ داده نشود و از هر گونه اقدامی که به خشونت طلبان بهانه برای انجام اقدامات غیر قانونی و ضد انسانی می دهد خود داری شود و رأس ساعت ۸ همه متفرق شوند”
در گیلان نیز گروه های مختلف که از روزهای آغازین جنبش سبز همواره فعال و پویا در حرکت های اعتراضی حضور داشته اند در همین راستا فعال شده و کار اطلاع رسانی برای این روز را آغاز کرده اند.
در نظرسنجی ای که فیس بوک جنبش سبزجنگل و همچنین وبلاگ جنبش سبزگیلان انجام داده است محل این حرکت اعتراضی خیابان مطهری انتخاب شده و برنامه این روز به شرح زیر می باشد



1- محل: پیاده روهای خیابان مطهری حد فاصل چهار راه میکائیل تا میدان صیقلان
2- زمان: ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر. راهپیمایی رأس ساعت ۸ تمام شده و همه متفرق شوند.
3- مسیر حرکت جمعیت در راستای مسیر حرکت خودرو ها خواهد بود (یعنی از چهارراه به صیقلان از سمت راست خیابان و از صیقلان به چهارراه از سمت چپ خیابان)
4- سکوت مطلق در طول برگزاری راهپیمائی حاکم خواهد بود. به هیچ شعاری پاسخ داده نشود و از هر گونه اقدامی که به خشونت طلبان بهانه برای انجام اقدامات غیر قانونی و ضد انسانی می دهد خود داری شود.
5- این حرکت در واقع پیاده روی در سکوت بوده و جهت افزایش هماهنگی و شروعی برای روزهای آینده خواهد بود و راهپیمایی های بعدی در سکوت انجام نمی شود.
6- راهپیمایان با لبان بسته سه خواسته زیر را فریاد خواهند زد:
- آزادی رهبران جنبش و زندانیان سیاسی
- برگزاری انتخابات آزاد
- اقدام موثر و فوری برای حل مسئله گرانی و بیکاری

Wednesday, June 8, 2011

راهپیمایی سکوت در رشت : 22 خرداد ، خیابان مطهری

شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه ای از مردم سراسر ایران دعوت کرده است که در سالروز کودتای انتخاباتی سال 88 به خیابان ها آمده و در سکوت کامل خواستار آزادی رهبران جنبش از حصر غیر قانونی و همچنین زندانیان سیاسی شوند. در قسمتی از این بیانیه آمده است ” سکوت مطلق در طول برگزاری راهپیمائی حاکم خواهد بود. به هیچ شعاری پاسخ داده نشود و از هر گونه اقدامی که به خشونت طلبان بهانه برای انجام اقدامات غیر قانونی و ضد انسانی می دهد خود داری شود و رأس ساعت ۸ همه متفرق شوند” در گیلان نیز گروه های مختلف که از روزهای آغازین جنبش سبز همواره فعال و پویا در حرکت های اعتراضی حضور داشته اند در همین راستا فعال شده و کار اطلاع رسانی برای این روز را آغاز کرده اند. در نظرسنجی ای که فیس بوک جنبش سبزجنگل و همچنین وبلاگ جنبش سبزگیلان انجام داده است محل این حرکت اعتراضی خیابان مطهری انتخاب شده و برنامه این روز به شرح زیر می باشد 1- محل: پیاده روهای خیابان مطهری حد فاصل چهار راه میکائیل تا میدان صیقلان 2- زمان: ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر. راهپیمایی رأس ساعت ۸ تمام شده و همه متفرق شوند. 3- مسیر حرکت جمعیت در راستای مسیر حرکت خودرو ها خواهد بود (یعنی از چهارراه به صیقلان از سمت راست خیابان و از صیقلان به چهارراه از سمت چپ خیابان) 4- سکوت مطلق در طول برگزاری راهپیمائی حاکم خواهد بود. به هیچ شعاری پاسخ داده نشود و از هر گونه اقدامی که به خشونت طلبان بهانه برای انجام اقدامات غیر قانونی و ضد انسانی می دهد خود داری شود. 5- این حرکت در واقع پیاده روی در سکوت بوده و جهت افزایش هماهنگی و شروعی برای روزهای آینده خواهد بود و راهپیمایی های بعدی در سکوت انجام نمی شود. 6- راهپیمایان با لبان بسته سه خواسته زیر را فریاد خواهند زد: - آزادی رهبران جنبش و زندانیان سیاسی - برگزاری انتخابات آزاد - اقدام موثر و فوری برای حل مسئله گرانی و بیکاری

پخش شبنامه مخصوص تظاهرات 22خرداد در رشت لطفا کپی کنید

حماسه در راه است …(۲۲خرداد ساعت 6 خیابان مطهری رشت)عکس

ه خیالتان کودتایی کردید …
ستادها را بستید، قلم ها را شکستید و آزادگان را در بند کردید.
اما قافل بودید که، حماسه در راه است …
22 خرداد نقطه شروع حماسه ماست.
ما اهل سازش نیستیم و تا رسیدن به تمام اهداف سبزمان از پای نخواهیم نشست.
22 خرداد ساعت 6 تا 8 خیابان مطهری

Tuesday, May 31, 2011

بیانیه جمعی از دانشجویان و فعالین جنبش سبز گیلان به مناسبت در گذشت مهندس عزت الله سحابی

نالله و انا الیه راجعون
عزت الله سحابی بی شک یکی از آزاده ترین مردان ایران بود که بیش از نیم قرن از زندگی خود را صرف مبارزه با نظام های استبدادی کرد و حدود 15 سال عمر گرانبهای خود را چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن، در زندان سپری نمود.
ایشان به حق یکی از شریف ترین مردان این قرن بودند که هیچ گاه شرف و غیرت خود را به مقام و تعاملات سیاسی نفروختند و باوجود تهدیدات فراوان و فشار بر خود و خانواده ی اشان از تلاش برای رسیدن به آزادی و دموکراسی دست نکشیدند.
درگذشت این انسان بزرگ را به خانواده مرحوم سحابی و ملت سبز ایران تسلیت گفته و از خداوند منان طلب آمرزش و مغفرت داریم.
بدینوسیله جنبش سبز گیلان آمادگی خود را برای شرکت در مراسم تدفین ایشان اعلام میدارد و از مردم عزیز گیلان تقاضا دارد که در این مراسم حضور به هم رسانند.

روز جهاني دوست خوب برتمام دوستان خوب بالاترين مبارك

بيست نه مي روز جهاني دوست خوب مبارك

همه اطلاع رسانی کنیم

همه اطلاع رسانی کنیم: پیکر مرحوم عزت‌الله سحابی تا ساعتی‌ دیگر به منزل ایشان : لواسان ، بلوار امام خمینی ، بعد از میدان گلن دووک ، خیابان پیام ، خیابان صحرای ناران ، کوچهٔ گلستان ، پلاک ۱۰
منتقل خواهد شد... تشییع پیکر آن مرحوم ، فردا صبح از درب منزل ایشان می‌باشد